ماجرای نفوذ سرویسهای جاسوسی به هیئتها و ترور حاج صادق آهنگران از زبان خودش + فیلم
صادق آهنگران، مداح پیشکسوت کشور در برنامه «برمودا» شبکه نسیم در پاسخ به سوال کامران نجفزاده که شما در جایی گفته بودید که احتمال نفوذ سرویسهای جاسوسی غرب در بین مداحان و هیئتها هست، تصریح کرد: ما عملاً میدیدیم محتوای شعرها در برخی هیئتها بخصوص در جوانان سخیف است. هرچه هم تذکر میدادیم، گوش نمیکردند. وقتی مداحی جوان باشد، سواد آنچنانی هم نداشته باشد و صدای خوب داشته باشد، وقتی در هیئتی بخواند و نیاز به خوراک داشته باشد، شاهد چنین نفوذی هستیم.
آهنگران ادامه داد: وقتی دشمنان دیدند که جوانان با مداحی و اشعار حماسی راهی جنگ هشت ساله دفاع مقدس میشوند و فهمیدند امثال شهید حججیها و مدافعان حرم بچه هیئتی هستند، برنامهریزیها برای نفوذ شروع شد. بلافاصله انحرافات در هیئتها شروع شد و محتوای شعرها ضعیف شد. از بعضی بیانات ناپخته مداحان معلوم بود که آن جمله جمله سنگین و وزین نیست و گاهی برای جوانان محرک است. ما در هیئت رزمندگان روی محتوای اشعار مداحیها کار کردیم، تا اینکه آیتالله سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران گفت که سرویسهای جاسوسی در حال نفود به هیئتها هستند. آنجا بود که مطمئن شدیم حدسمان درست است.
مداح پیشکسوت کشور در پاسخ به این سوال که آیا این گفته به سند نیاز ندارد؟ گفت: نیروهای اطلاعاتی باید بگویند چه کسانی را گرفتند و چه کسانی نفوذی بودند. آدم نفوذی با یک واسطه نمیآید.
وی در پاسخ به این سوال که قرار بود شما را ترور کنند؟ توضیح داد: دو سه مورد بود. یکبار اطلاعات سپاه مرا خواست و گفت فردی را گرفتیم که اسم شما جزو لیستی بوده، که میخواسته شما را ترور کند. یکبار دیگر هم خانمی در منزلمان را زد و گفت که دیگر آقای آهنگران مداحی نکند. برادرم جزو منافقین است و قصد ترور شما را دارد، ولی من با او موافق نیستم. مادرم هم بلافاصله گفت که اگر خدا بخواهد، پسرم را ترور میکنند. مادرم دم در میرود، تا با آن خانم صحبت کند. بعد پدرم متوجه حضور آن خانم میشود و به دم در میرود. وقتی هم که آن خانم رفت، پدرم متوجه حضور دو پسر شد، که با آن خانم رفتند. احتمال دادیم که آن خانم میخواست مرا بیرون بکشد، تا دست به ترور بزنند. از آن زمان در لیست حفاظتیها قرار گرفتم. البته الان محافظ ندارم.
آهنگران در پاسخ به سوال نجفزاده که از بین مداحان جدید کار کدوم را میپسندید؟ گفت: مهدی رسولی. من مهدی را خیلی دوست دارم؛ چون هم پسر شهید است، هم در وادی مهدی باکری و شهداست. او روی برنامههایش خیلی کار میکند. یکبار کنارم نشست و برنامههایش را برایم توضیح داد، که هنگام مداحی چه چیزهایی را یادداشت میکند و چه محتواهایی در اشعارش هست.
این مداح درباره تاسیس دانشکده مداحی که مدتی به دنبال تاسیسش بود، گفت: دکتر سنگری پیشنهاد تاسیس دانشکده مداحی را داد. اختلافنظرها بابت تاسیس دانشکده زیاد بود. عدهای میگفتند دانشکده باید زیر نظر حوزه علمیه برود، ولی بعضیها میگفتند باید جدا از حوزه علمیه باشد. کار به جایی رسید تا شخص ذینفوذی مانع تاسیس آن شد. وقتی یک مداح پشت میکروفن قرار میگیرد، باید به عربی، تاریخ و احادیث مسلط باشد. مداحان قدیم اینگونه بودند.