قرآن و نگرش پروسهای نسبت به آیات الاحکام برده داری و کنیزی گرفتن! (بخش دوم)
دیدارنیوزـ حسین جعفری: در نوشته قبل گفته شد از آنچه تاکنون بیان شد نتیجه میشود چه احکام اسلام مدنی را شروع یک پروسه برای اصلاح روابط اجتماعی و ارتقاء فرهنگ عمومی جامعه تلقی کنیم و چه پروژهای که کف مناسبات عدالتجویانه زمان عصر نزول را تعیین کرده نه سقف آن را، اصلاح احکام بر مبنای حدود تعیین شده در اسلام مکی را ضروری میشود؛ و سپس نظرات آیات عظام صانعی و صافی همچنین نظر مقام رهبری تقدیم و عرض شد که ملاحظه اجمالی این سه پاسخ روشن میسازد نگاه دقیق و محققانه حضرت آیت الله العظمی صانعی (خصوصاً با توجه به رویکرد عقلگرایانه معظم له به جایگاه ویژه دو مقوله عقل و عدالت در استنباط احکام) موید نگرش پروسهای دیدن احکام اجتماعی اسلام است. در این نوشته مکاتبات مبسوط با آیت الله گرامی تقدیم میشود.
تاکید میکنم اگر فرصت خواندن کامل مقاله ندارید لااقل بخش آخر سوال و جواب را بخوانید.
سوال اول از آیت الله گرامی در مورد موضوع کنیزی گرفتن زنان در جنگ!
(متن کامل سوال قبلاً در مباحث قبلی تقدیم شدلذا بصورت خلاصه اشاره میشود)
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی گرامی
سلام علیکم
همانگونه که مستحضرید، فعالیتهای گروه داعش با عنوان “دولت اسلامی عراق و شام” در بخشی از بلاد مسلمین، موجب وهن اسلام و آبروی ریزی از مسلمین شده و با تبلیغات گستردهی رسانهای غرب به گونهای نشان داده میشود که این گروه، نماینده و سمبل اسلام راستینی است که در صدد ایجاد حکومت اسلامی منطبق بر دستورات شرع مقدس و بر اساس سنت سلف صالح (صدر اسلام) است.
بنا به موارد فوق لطفا؛
۱-نظر حضرتعالی در خصوص ادعای مذکور چیست؟
۲-فتوای جنابعالی در خصوص سوالاتی که از شورای فتوای داعش در مورد برده داری شده است، چیست؟
با احترام حسین جعفری
پاسخ اول معظم له:
بسمه تعالی
۱. فرض کنید که اختلاف در مصداق باشد مگر مسائل مهم بشری همینطور نیست، یعنی مثلا اصل حکومت قطعی است که باید باشد اشکال در این است که بنی امیه نباشند البته، چون فساد دارند، ولی بالاخره سخن در مصداق است.
۲.کارهایی که داعش میکند، چون قطع اعضا و خوردن جگر کشته شده، و اعدام دسته جمعی بدون محاکمه و کشتن زنان با دستهای بسته در هیچ حیوانی نیست. والسلام
سوال دوم:
حضرت آیت الله العظمی گرامی
سلام علکیم
از اینکه سوالات و دغدغهی بنده را در کوتاهترین زمان ممکنه مورد توجه قرار داده اید تشکر و امتنان ویژه دارم. امیدوارم تصدیع مجددم را بحساب اسائه نگذارید و بحساب اصرار کسی بگذارید که تشنهی شنیدن جواب سوالات خود بقصد اقتاع خود و دیگرانی، چون خود است.
شاید نقص از نحوه طرح سوال بوده که نتوانستم مقصود صریح را توسط جملاتی منتقل نمایم. امیدوارم سوالاتم را که بصورت صریحتر تقدیم میکنم را نه بر سبیل فرض که بصورت ایجابی و اقناعی مورد توجه قرار دهید.
مطمئن هستم حضرتعالی بیشتر از این بنده مستحضرید که این سوالات، سوالات مطرح در میان نسل امروز است و اگر به هر دلیلی از پاسخ دقیق و مستدل به آن پرهیز شود؛ نتیجهای ندارد جز اینکه در برابر بی پاسخی بزرگان، خود آنان (و یا مغرضین) به نیابت پاسخ میدهند. پاسخی که جز قبول اتهام غیر عقلایی بودن و ناعادلانه بودن دین مبین اسلام نتیجهای ندارد و میتواند منشاء آثار سوء بیشتری شود.
در پاسخ فرمودید:
” بسمه تعالی
۱. فرض کنید که اختلاف در مصداق باشد مگر مسائل مهم بشری همینطور نیست، یعنی مثلا اصل حکومت قطعی است که باید باشد اشکال در این است که بنی امیه نباشند البته، چون فساد دارند، ولی بالاخره سخن در مصداق است.
۲.کارهایی که داعش میکند، چون قطع اعضا و خوردن جگر کشته شده، و اعدام دسته جمعی بدون محاکمه و کشتن زنان با دستهای بسته در هیچ حیوانی نیست. والسلام
حضرت آیت الله العظمی گرامی!
۱-بنده از کلمات “فرض کنید که اختلاف در مصداق باشد” دقیقا نمیفهمم منظور شما این است که واقعاً و در عالم واقع هم در موضوع به کنیز گرفتن اسراء، میان فتوای شما با فتوای آنان (حداقل در کلیات) یکسانی وجود دارد و فرق میان این دو فقط در مصادیق است یا منظور دیگری داشته اید؟
بعبارت صریحتر آیا فتوای مقبول شما چنین است که در حال حاضر اگر جنگی میان ما و کفار درگیرد میشود زنان آنان را به اسارت گرفت و به تملک درآورد و بعنوان کنیز با آنان رابطه جنسی داشت؟
بعبارت آخری، سوال صریحم این است: آیا شما احکام کنیزی را در حال حاضر مجری میدانید؟
۲-همانگونه که مستحضرید یکی از ادعاهای گروههای مذکور، احیاء احکام عمل نشده در سنت سلف از جمله برده داری در ز مان حاضر است.
ممکن است گفته شود در شرایط فعلی برده کردن انسانها موضوعیت ندارد، اما سوال قابل طرح آن است که؛ تلاش مسلمین برای ایجاد موضوعیت دادن به مساله کنیزی چه حکمی دارد؟ آیا مسلمانان مجازند (و یا واجب است) که در صورت وجود قدرت، برای احیاء احکام برده داری و از جمله احکام مربوط به کنیزی گرفتن اسراء تلاش و مجاهده کنند؟
با احترام مجدد- حسین جعفری
پاسخ سوم و نقد مجدد بر پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله العظمی گرامی
با سلام و احترام
از اینکه سوالات بنده را مورد توجه و پاسخ قرار دادید تشکر کرده و از اینکه جسارت کرده مجدداً اصرار بر دریافت پاسخ صریح و روشن و بی مجامله دارم، عذر میخواهم.
حضرتعالی در پاسخ به سوالات صریحم در مکاتبه دوم فرمودید:
“بسمه تعالی
۱- برای تحقیق در مسئله بردگی، به طور دقیق کتابچه (نگاهی به بردگی) به قلم حقیر که مربوط به یک جلسه بحث حقیر در این مسئله در سال ۵۱ بوده است، خیلی دقیق بخوانید.
۲- اصل حکومت و تصدی ریاست داعش غصب و حرام است، کار خوبشان هم اگر داشته باشند خلاف شرع است، چون اصل تصدی این مقام برایشان غصب است.
۳- جهاد در زمان غیبت امام علیه السلام را بسیاری از فقها شرعی نمیدانند و اسیر گرفتن را مربوط به جهاد میدانند (البته حقیر اینطور فکر نمیکنم).
۴- بردگی شرعی زمینۀ رشد فکری و مسلمان شدن است، به کتابچه مزبور رجوع کنید. والسلام “
کتاب “نگاهی به بردگی” را از سایت جنابعالی گرفته و خیلی دقیق مورد مطالعه و بررسی قرار دادم و به لطف حق خلاصهای از مطالب را هم فیش برداری کردم که در ادامه مورد استناد قرار میدهم. البته از مطالب و استدلالات آن که در توجیه اصل برده داری با عنایت به تفکیک علل و آثار برده داری در جنگ با غیر جنگ بود نیز استفاده کردم.
بندهای ۲ و۳ پاسخ حضرتعالی (گرچه کاملاً مقبول و صحیح است اما) به سوالات بنده مربوط نمیشود. همچنین مطالب مندرج در “نگاهی به برده داری” نشان میدهد که در آن هیچ پاسخی حتی بصورت اشاره نیز به سوالات بنده وجود ندارد! زیرا سوال بنده اصولاً مرتبط با حکمت و یا دلیلِ وجود برده داری در جنگ نبود بلکه منصرف به آثار برده داری در جنگ (همانگونه که شما باور دارید) است و در حوزهی آثار نیز بطور مشخص به مسالهی “به تملک درآمدن اسیر و ایجاد حق تمتع جنسی برای صاحبان برده ” اشاره دارد.
خلاصه و اساس مطالب شما عیناً از “نگاهی به برده داری “نقل شده و سوالات نیز در انتها آورده میشود:
“*-… لیکن اسلام که یک مکتب اخلاقى است در مسیر تکاملش خواه ناخواه به مخالفتها برخورد میکند و جنگها پیدا میشود …، پیروزى به فرار عدّهاى و تسلیم عدّهاى و اسارت عدّهاى مىانجامد شما میگوئید این اسیران دشمن را چه کند؟
*- مسئله سیاه و سفید نیست، سخن از استعمار نژادى نیست، …، صحبت جنگ است جنگ…
*-بردگى اسلام عنوان بردگى ندارد، بلکه تتّمهاى است از مسئله جهاد و عنوان جنگ! همانطور که غنائم و تقسیم آنها کاملاً مربوط به جنگ و جهاد است و عنوان مستقل ندارد.
*- اسیرها دو گونهاند:
۱ ـ آنها که پیش از سکوت میدان جنگ و در حال برخورد مسلّحانه اسیر میشوند اینها را نباید زنده گذاشت…
۲ ـ آنها که پس از آرامش میدان جنگ و تمام شدن جنگ، اسیر میشوند که پیشوا میتواند آزادشان کند یا فدیه گرفته معامله کند و یا آنها را برده بگیرد…
*- مخصوصاً، چون سابقا بردهگیرى مرسوم بوده و اگر الغاء میشد سختتر از وضع نکردن قانون آن از اول بود.
*-یکى از فوائد بزرگ برده گرفتن دشمن اگر روى قوانین انسانى و اخلاقى با او تماس برقرار شود همین جلب او به مکتب تازه است.
*-با دقّت در آنچه گفتم معلوم میشود که:
۱ـ بردگى حاصل از جنگ را نباید با بردگى استعمارى که به هدف تجارت و … انجام میشده است مقایسه کرد، اوّلى یک امر کاملاً طبیعى و حقوقى است و دوّمى ستم و استثمارى که خود موجب جنگ است.
۲ـ عقل آزاد بهترین روش را در اسراء جنگى یک نوع سپردن او به یک خانواده میداند؛ و بردگى مطرح در فقه اسلام همین است.
۳ـ نظر اسلام را درباره بردگى به تنهائى و جدا از قانون جنگ و جهاد نمیتوان بررسى کرد.
۴ ـ هدف بزرگ از بردگى، پرورش افکار پیروان مکتب دشمن است و همین که پرورش یافتند یا حتماً آزاد میشوند و یا سفارش میشود که آزاد شوند.
۵ ـ به رعایت قوانین جنگى حکم به آزادى قهرى تمام اسرا نمیشود.
*-س:۱ ـ بردگى را به هر صورت حلّ کنیم یک مشکل مىماند و آن خرید و فروش آن است. فروش انسان از دید عقل کار زشت است.
ج: از بیانات گذشته استفاده شد که حقّ استفاده از نیروى انسانى اسیر، جنگ به طرز منصفانه و در برابر پرداخت مخارج خوراک و پوشاک و مسکن اسیر، براى فرد جنگجوى مکتب، یک حق مسلم و ثابت است. “
بنظر میرسد با طرح خلاصهی بحث جنابعالی در ” نگاهی به برده داری” میتوانم نکات و سوالم را تکرار و انتظار و امید داشته باشم تا حضرت استاد راهنمایی صریح و غیر مجمل بفرمایند.
۱- گرچه سوال امروزی در مورد برده داری به لحاظ ظاهر، شباهتی با سوال دیروز و دهه ۵۰ دارد، اما باور بفرمایید مبانی نظری و عملی این دو سوال یکی نیست و نباید همان پاسخ دهه ۵۰، به سوال دهه ۹۰ داده شود. زیرا مبانی انسان شناسی امروز و دیروز فرق کرده است.
سوال مشخص من (که در کتاب هم پاسخی نداشت و اصولاً کتاب مذکور وارد طرح این سوال هم نشده بود)، این است که؛
الف:آیا برده به تملک در میآید و “شی”می شود؟
ب: از برده میتوان تمتع جنسی گرفت یا خیر؟
بنظر میرسد ایراد قابل طرح به نظریه کتاب “نگاهی به برده داری”، خلط میان برده و اسیر جنگی است، تمامی مبانی مورد دفاع در مورد اسیر جنگی است، اما احکام برده (بر مبنای سیاه و سفید بودن آدمها) را بر آن بار میکند یعنی هم تملک و شیئیت یافتن برده و هم بردگی جنسی را!
اگر بشود “حقّ استفاده از نیروىِ انسانى اسیر، جنگ به طرز منصفانه و در برابر پرداخت مخارج خوراک و پوشاک و مسکن اسیر” را مقبول یافت، اما این دلیل به هیج وجه عقلایی و انسانی قابل تسری به بردگی جنسی نیست!
۲- ادعای فایده ” بزرگ برده گرفتن دشمن اگر روى قوانین انسانى و اخلاقى با او تماس برقرار شود همین جلب او به مکتب تازه است. ” زمانی اخلاقاً موجه و قانوناً مقبول است که پای مسائل جنسی در میان نباشد.
آیا کنیزی گرفتن به همراه تمتع جنسی از روی قوانین انسانی و اخلاقی است؟ آیا تمتع جنسی از زنی که چند روز قبل، همسرش در جنگ کشته شده؛ باعث جلب نظر او به مکتب تازه میشود؟
تاکید دارم که اصل اسارت و یا کنیزی گرفتن مورد سوال نیست بلکه تمتع جنسی مورد سوال است.
البته اگر بفرمایید این حکم وجود ندارد بحث تمام خواهد شد. این نقد زمانی موجه است که حضرتعالی نیز به این حکم فتوا بدهید.
۳- خلاصه استدلال کتاب این است که برده داری مصطلح بر مبنای سفید و سیاه و … است و لذا نادرست و باطل! اما برده داری بر مبنای برتری عقیده و فکر (اسلام در برابر عقیده و فکر سایرین) موجه و درست است و ظاهراً بر این مبناست که حتی تمتع جنسی آنان مباح اعلام میشود!
صرف نظر از اینکه موجه بودنِ اساس این استدلال به لحاظ اخلاقی و عقلایی مورد خدشه قرار دارد (و مدعی شده اند که برده داران قرون وسطی، سیاهان را انسان نمیدانستند و امروز، ما، بی دینان را!)، اما با فرض قبول آن، لطفاً بفرمایید در این مدعا، چگونه تمتع جنسی، اخلاقاً موجه میشود؟
هم اکنون همهی ایرادات به موضوع بردگی در جنگ به تملک و بردگی جنسی بر میگردد و با تفکیک میان برده داری سیاه و سفید با برده داری حاصل از جنگِ عقیدتی، نمیتوان تمتع جنسی را موجه کرد.
۴- اینکه اسلام مقررات مربوط به جنگ و اسارت را با اصلاحاتی انسانی در عمل پذیرفت و اینکه نمیتوان اصلاحات را خارج از سیاق و زمینهی عینی انجام داد مورد قبول بسیاری است، اما سوال اساسی این است آیا شارع اسلام و پیامبر، انجامِ اصلاحات بعدی را محدود کرده اند و اختیار انجام هر اقدام اصلاحی در آینده را گرفته اند؟
بعبارت دیگر، اصلاحاتِ زمان صدر اسلام، اوج و نهایت ِاصلاحاتی بوده که قابل تصور و توصیه شارع است؟ یا شارع مقدس، انجام اصلاحات بعدی را باز نگاه داشته و توصیه نموده است و یا حداقل، مخالفت نکرده است؟
سوال فرعی:
۵- آیا ما به اصل کلیدی اخلاق”آنچه بر خود نمیپسندی بر دیگران نپسند و … ” (که مورد قبول همهی ادیان الهی بلکه همه مکاتب اخلاقی است) باور داریم؟ اگر آری! آیا میپسندیم در قرن ۲۱، همین احکام برده داری توسط دیگرانی که به درستی اعتقادشان باور دارند و باور ما را غلط میدانند، بر مسلمین جاری شود؟
با احترام مجدد از توجه و صبر و حوصله حضرتعالی- حسین جعفری
پاسخ آخر آیت الله گرامی به نقد و سوال سوم بنده:
بسمه تعالی
فکر کنم اگر ملاقاتی حضوراً باشد شبهه رفع شود. چیزی که خیال شما را راحت کند این است که فعلاً در زمان ما دول جهان قرارداد لغو بردگی را امضا کرده اند و عمل به قرارداد الزامی و وجوب شرعی دارد. والسلام
ان شاالله در نوشته بعد به نکاتی در خصوص حدود کلی پروسه اصلاح و روزآمد کردن احکام اسلام مدنی اشاره شده و این سلسله مقالات به پایان میرسد.
Source link