سر رضا شاه را بیش از این نترکانید!
دیدارنیوزـ *احمد خواجه حسنی: امروز خبری به نقل از رئیس جمهور منتخب منتشر شد که بسیار غم انگیز و تأسف بار است، دکتر پزشکیان به تازگی در نشستی اظهار داشتند “یکی از مشکلات من الان اینه که همه عزیزان میخوان منو ببینن، منم جسارت نمیکنم کسی رو نبینم؛ ولی وقتی این همه آدم میخوان منو ببینن، شما بگید من چی کار کنم؟ “
بدایت کلام، وقوع این چنین رفتارهایی بنا به هر دلیل، در هزارهی سوم میلادی و در عصر جهانی شدن برای قدیمیترین و پرافتخارترین تمدّن که در زمرهی دیر پاترین انسانهای موحد کره خاکی هستند مایهی ننگ است.
پرداختن به چرایی این قبیل خواستههای نا به جا، نامبارک، ناهنجار و نابخردانه تنها به تأخر یا پس افتادگی فرهنگی ما دلالت دارد و یادآور این نکته است که ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺿﺮورت ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺳﯿﺎﺳﯽ است و ما شوربختانه هنوز اندر خم همان پس کوچههای با خود و جامعه بیگانه ایم، به عبارتی بی دلیل نیست که استاد سریع القلم بیان داشتند “جامعهای را از نظر تفرّد بالاتر از ایران نیافته است”.
این چه اخلاق و رفتاری است که برخی از ما داریم؟
با خواندن این خبر ناخودآگاه به یاد یک نمونه از مصائب جمعی دورهی سردار سپه افتادم بدین مضمون که در صفحه ۲۸۲ سفرنامه خوزستان و مازندران چنین آورده اند: “هیچ چیز در این مملکت درست نیست. همه چیز باید درست شود. قرنها این مملکت را چه از حیث عادات و رسوم و چه از لحاظ معنویات و مادیات خراب کرده اند. من مسئولیت یک اصلاح مهمی را بر روی یک تل خرابه و ویرانه برعهده گرفته ام. این کار شوخی نیست و سرمن در حین تنهائی، گاهی در اثر فشار فکر در حال ترکیدن است! مگر خرابی یکی، دو، ده و هزار است که بتوان یک حد و سدی برای آن قائل شد.
همه چیز را میشود اصلاح کرد. هر زمینی را میشود اصلاح نمود. هرکارخانهای را میتوان ایجاد کرد. هر مؤسسهای را میتوان بکار انداخت. اما چه باید کرد با این اخلاقی که در اعماق قلب مردم ریشه دوانیده، و نسلاً بعد نسل برای آنها طبیعت ثانوی شده است؟ سالیان دراز و سنوات متمادی است که روی نعش این مملکت تاخت و تاز کرده اند. تمام سلولهای حیاتی آنرا غبار کرده، به هوا پراکنده اند و حالا، من گرفتار آن ذراتی هستم که اگر بتوانم، باید آنها را از هوا گرفته و به ترکیب مجدد آنها بذل توجه نمایم. اینهاست آن افکاری که تمام ایام تنهایی مرا به خود مشغول کرده است”…
نگارنده علم لدنی و سماوات ندارد که بداند این افرادی که جملگی درخواست ملاقات حضوری با جناب پزشکیان را دارند که هستند و درخواست جنابشان چیست و چرا بایستی حتماً حضوری ابراز وجود کنند، ولی این رفتار را پسندیده نمیدانم و به شخصه باور دارم اگر برای موفقیّت دکتر پزشکیان با قدمی یا قلمی خدمتی انجام داده و فعالیتی داشته ام صرفاً بایستی برای صلاح و فلاح ایران و ایرانی بوده، پس شایسته مینماید اکنون پیروز مندانه و با شرافت هم، چون رئیس ستادهای انتخاباتی استانهای بوشهر و مازندران (عالی جنابان دکتر عمادی و دکتر یونسی) با ترجیح منافع جمعی به منافع شخصی کریمانه کنار رفته، با اعتماد به رئیس جمهور منتخب، اجازه دهیم ایشان با درایت و تدبر، تم شیت امورات را تنظیم نمایند.
به یقین رخ داد این قبیل رفتارها را میتوان برآیندی از ناکارآمدی نظام آموزشی قلم داد کرد، امّا پیش از آن، منشأ از استبداد دراز دامن تاریخی است که آثاری ماندگار در ضمیر و رفتار ما ایرانیان به جای گذاشته و فعالیتهای مدنی برخی شهروندان را به سمت ترجیح منافع فردی سوق داده است.
هم چنین ضعف نظام آموزشی از این حیث که تکیه و تمرکز بر اهداف و ارزشهای مشترک را یاد نگرفته ایم تا مؤلفههای بنیادین اخلاق توسعه مجالی برای ظهور بیابند. از منظر هانا آرنت متعالیترین بخش هستی بُعد سوّم زندگی انسان یعنی کنش گری سیاسی است، این کنش گری سیاسی میبایست در راستای به وجود آوردن یک تفکر جمعی برای حرکت به سمت یک ایده آل اجتماعی نیل به بهبود مداوم جامعه باشد نه فردگرایی افراطی، خود محوری، سهم خواهی یا غلبهی خاص گرایی بر عام گرایی، با کمال اندوه، ولی در بطن یک جامعهی اتمیزه، هر چه را نباید دید ما یکان یکان دیدیم در جبین این کشتی نور رستگاری نیست.
* دانش آموخته کارشناسی ارشد جامعه شناسی _ نویسنده و روزنامه نگار استان بوشهر
Source link