پیاده روی اربعین را نباید تبدیل به مانور یک نظام حکومتی کرد/”حسین” الگو است نه منجی
در چهاردهمین گفتوگوی دیدار اندیشه با یک فقیه، استاد دانشگاه و حوزه، مطرح شد:
دیدارنیوزـ حسینجعفری: با حجتالاسلام عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، استاد دانشگاه و حوزه، محقق و قرآن پژوه بمناسبت ایام اربعین حسینی درباره “جایگاه مناسک در دینداری و آسیب شناسی آن، جدایی روح از بدن دین” گفتوگو کردیم که میبینید و میخوانید.
ویدیوی این گفت و گو را می توانید اینجا، یوتیوب و آپارات ببیند.
استاد سلیمانی اردستانی در ابتدا توضیح میدهد که هر دینی یک روح دارد و یک بدن، و اگر هر جزیی در آن روح باشد؛ آن جزء زنده است و لذا اگر در هر مناسکی روح دین در آن باشد آن مَنسَک زنده والا مرده است. روح دین اسلام هم “حق پرستی”است. در عبادات این حق پرستی تعبیر میشود به عبودیت و یاد خدا و در بعد اجتماعی به عدالت ترجمه میشود.
سلیمانی تاکید دارد که هدف اصلی “یاد خدا” نیز تنها با “شدن” محقق میشود. یعنی انسان باید در این مسیر به انسانی دیگر تبدیل شود و تولدی جدید را تجربه کند. مناسک نیز باید اینگونه باشد که انسان را در “شدن” کمک کند. پس اگر بعد از دهه محرم آدم دیگری شدیم یعنی این مناسک دارای روح بوده والا مرده است.
این استاد حوزه تاکید میکند عزاداری صحیح آن است که عزادار هدفش آن باشد که امام حسین را الگو بداند نه آنکه عزاداری کند تا گناهانش آمرزیده شود. زیرا امام حسین الگوست نه منجی! حسینِ الگو باعث “شدن” است و حسین منجی گناه پاک کن. متاسفانه در عزاداریهای ما، امامحسین منجی است نه الگو.
از سوال اینکه آیا مناسک موجود تنها شیوه بروز و ظهور دینداری است؛ به این نکته مهم رسیدیم که اشکالی ندارد مناسک جدید اختراع کنیم مثل پیاده روی اربعین، اما حق نداریم اختراع مان را به دین نسبت دهیم. به شرط آنکه آن عمل مباح باشد نه حرام؛ و با همین شرط این استاد حوزه به نقد قمه زنی میپردازد و میگوید وقتی اصل قمه زنی بدلیل آسیب زدن به جسم حرام است دیگر نمیتوان آن را شعار دین تلقی کرد.
این مدرس حوزه معتقد است پیاده روی اربعین هیچ اشکالی ندارد به شرط آنکه تبدیل به یک مانور حکومتی نشود و فقط برای یاد خدا و امامحسین باشد نه به رخ کشیدن جلال و شکوه یک نظام سیاسی! همچنین نباید تبدیل به یک مانور فرقهای گردد و اینکه نباید در برابر حج مطرح شود و با مقایسه تعداد شرکت کنندگان منجر به تخفیف آن واجب الهی شود که اگر اینگونه شد از روح اصلی جدا شده است.
سلیمانی معتقد است پیاده روی اربعین در دائره کلی استحباب زیارت امام حسین قرار دارد، اما وقتی برای ادای واجبی، چون حج فقط باید از جیب خودمان باشد، نتیجه میگیرد که هر گونه خرج کردن از بیت المال و حکومتی شدن مناسک اربعین درست نیست.
او با توجه به آیه ۵۵ سوره زمر؛ ” وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ” معتقد است باید از میان کارهای خوبی که وجود دارد بهترین اش را انجام داد و در میانهای که بسیاری از مردم در فقر هستند معلوم نیست خرج پول برای پیاده روی بهترین باشد و به عمل آیت الله مرعشی نجفی اشاره میکند که چنان پول شخصی اش را در راه کارهای عام المنفعه هزینه میکرد تا برای حج هم مستطیع نشود.
این استاد دانشگاه به تاثیر مسائل مادی و بیزینس مداحی و اینکه آدمی در عزاداری بیشتر حاضر است هزینه کند تا در شادی اشاره کرده میگوید متاسفانه جامعه ما، جامعه عزا شده است، در حالی که اگر هدف یاد خدا باشد در شادی هم میتوان بیاد خدا بود. همانگونه که ایرانیان قبل از اسلام آوردن مراسمهای شکرانه شاد برگزار میکردند.
پرسیدم چرا امروز بجای معارف بلند شیعی و دعاهای عمیقی، چون دعای عرفه و …، نماد شیعه شده سینه زنی و لعن این و آن کردن و چرا مداحان بیش از علماء در صدر قرار دارند؟ پاسخ استاد بسیار قابل تامل بود؛ اگر هدف این باشد که حسین الگو شود، باید ابتدا حسین را شناخت و اگر قرار شد حسین منجی باشد، نیازی به شناخت نیست و گریه کافی است؛ و امروز که حسینِ منجی تبلیغ میشود به مداح بیشتر نیاز هست تا عالم آگاه و اینگونه “دینداری وارانه” رشد میکند.
برای همین هم نظام بیش از حد به مداحی توجه دارد. در پایان گفتگو از سکوت علماء پرسیدیم و پاسخ شنیدیم هر گونه نقد علماء به انحرافات، به نظام بر میخورد و، چون نظام تبعیت مطلق میخواهد، نقدها هزینه دارد و علماء نمیخواهند هزینه دهند!
از خوانندگان فرزانه دعوت میکنم این گفتوگو از “دیدار اندیشه” را که شایسته تامل چند باره است مشاهده و مورد توجه قرار دهند.
Source link