نگاهی به انتخاب و انتخابات در شاهنامه فردوسی
۰۹:۰۸ – ۱۵ تير ۱۴۰۳
محمد رسولی شاهنامهشناس و پژوهشگر حوزه فرهنگ درمورد موضوع انتخاب و انتخابات در شاهنامه فردوسی بیان کرد: ایرانیان کهنترین ملت دنیا هستند که دست کم، یکی دو میراث کهن معتبر داشتهاند که شاهنامه مهمترین آنهاست و وجود مسئله گزینش و انتخاب و انتخابات در این اثر فاخر به ما نشان میدهد که بحث گزینش و انتخاب و انتخابات در دوران کهن هم، در ایران وجود داشته است.
این شاهنامهشناس تصریح کرد: منظور از دوران کهن، یعنی تاریخ قبل از باستان که تاریخ و وقایع و رویدادهای آن دوران از شاهنامه منعکس شده است و با سالها بررسی و پژوهش علمی و دانشگاهی و مطالعه در رابطه با شاهنامه دریافتهایم که انتخاب و انتخابات به شکل محدود در آن دوران وجود داشته است و درواقع، شاهد گونهای از این انتخابات هستیم تا جایی که پس از بیست سال کار تحقیقی روی شاهنامه، با رویکرد نوین و علمی و دانشگاهی کشف کرده ایم که هر آنچه در شاهنامه وجود دارد راست و درست است و به عبارتی، محتویات شاهنامه تاریخ محض است و این ادعای بزرگ و نظریه نو و تازهای است که درستیاش را در جاهای دیگر اثبات کردهایم و به تأیید و پذیرش بزرگان هم، رسیده است. چون از کتابی که بیانگر چند هزار سال تاریخ است، انتظار میرود شامل مسائل گوناگون سیاسی _ اجتماعی هم، باشد.
این شاهنامهپژوه مطرح کرد: در ابیات شاهنامه میرساند که در ایران عهد کهن، یعنی از سه هزار سال پیش به قبل، یک انجمن متشکل از بزرگان ایران وجود داشت که این انجمن، شاه و پادشاه را برای رهبری اداره کشور انتخاب میکرد. در شاهنامه شاهد هستیم که این انجمن برای گزینش و انتخاب پادشاه و یا حتی گاهی برای عزل او تشکیل جلسه میداد و کار خود را که گزینش و انتخاب شاه است، انجام میداد و جالب اینجاست که خود اعضای این انجمن هم، توسط مردم انتخاب میشدند و هر یک از اعضای این انجمن، یکی از اهالی مردمان منطقهای از ایران بودند. برای مثال؛ کاوه آهنگر نمایندهی مردم اصفهان بوده است. زال و رستم نماینده مردم سیستان بودهاند و گیو و گودرز نماینده مردم لرستان بودهاند و… و درواقع، مردم آن مناطق، یکی از بزرگان را به عنوان نماینده خود انتحاب میکردند و آن نمایندگان نیز، شاه را برمیگزیدند.
محمد رسولی عنوان کرد: از جمله بخشهای شاهنامه که مردم بهطور مستقیم، فرمانروا و شاه را انتخاب کردهاند درمورد فریدون است. فریدون شاهی بوده که بهطور مستقیم، از سوی مردم برای پادشاهی برگزیده شده است و درواقع، ما تبلور جمهوریت را درانتخاب فریدون به پادشاهی میبینیم.
این شاهنامهپژوه با نگاهی اجمالی به موضوع انتخابات در شاهنامه ادامه داد: انتخاب فریدون به عنوان فرمانروا و رهبر کشور، پس از انقلاب بزرگ ملت ایران به رهبری کاوه آهنگر و در اواخر کاری ضحاک، وی یک منشور نوشته بود و از بزرگان انجمن خواست که با امضای آن، به تداوم پادشاهی وی رأی دهند که کاوه از راه رسید و با آن مخالفت کرد. در نتیجه، روشن است که در اینجا هم، نوعی انتخاب را شاهد هستیم.
محمد رسولی افزود: در دوران کیانیان، هنگامی که اواخر کار کیکاووس بود، انجمن کشور جمع شده بود و دو تن از بزرگسالان برای پادشاهی نامزد بودهاند که یکی از آنها، کیخسرو و دیگری فریبرز بود و اتفاقاً بین گزینش یکی از این دو تن، اختلاف نظر شدید ایجاد شده بود و در راستای حل این اختلاف که نزدیک بود به یک فتنه و خدای نکرده جنگ داخلی بدل شود، نماینده مردم آذربایجان به خاطر دلسوزی برای ایران و ایرانخواهی، پیشنهاد داد هر یک از این دو تن که بتواند زودتر خود را به آتشکده واقع در آذربایجان برساند، برگزیده خواهد شد و سرانجام کیخسرو برای پادشاهی ایران انتخاب شد. در نتیجه، این موارد نشان میدهند که در شاهنامه، از انتخاب و انتخابات سخن رفته است.