شرح خاطرات رزمنده «بیباک» در دوران دفاع مقدس
۱۷:۱۷ – ۰۱ شهريور ۱۴۰۳
کتاب «بیباک» خاطرات معلم جانباز حاج محمود عادل به قلم رقیه عادل در انتشارات سورهمهر به چاپ رسیده است. این اثر به زندگی معلم جانباز محمود عادل از اهالی استان یزد میپردازد که توسط دخترش رقیه عادل ثبت و گردآوری شده است.
محمود عادل متولد ۱۳۳۹ در شهرستان ابرکوه استان یزد، رزمنده و جانباز ۵۰ درصد و دارای مدرک کارشناسی رشته تربیت بدنی است. سال ۱۳۶۰ به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد، با اینکه هفت بار از نواحی مختلف بدن مجروح شد ولی حدود چهار سال و نیم در جبهه به عنوان رزمنده، آرپیجیزن، راننده آمبولانس، مسئول تدارکات و فرمانده دسته در چندین عملیات حضوری فعال و مستمر داشت. این کتاب علاوه بر پیشگفتار و مقدمه، از 4 فصل «گذری بر زندگی محمود عادل»، «دوران دفاع مقدس»، «همرزمان، دوستان و آشنایان» و «آلبوم خاطرات» تشکیل شده است.
رقیه عادل نویسنده این اثر و دختر راوی که از کودکی شنونده خاطرات پدرش از دفاعمقدس بوده با کمک همسرش حدود یک سال برای ضبط اولیه خاطرات، مکتوبکردن، تایپ، صفحهبندی و ویراستاری کتاب وقت گذاشته و کتاب را پس از تغییرات مختلف مرداد 98 برای چاپ آماده میکند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «پخش اعلامیه حسن عادل (برادر)
زمان انقلاب، بعضی از جوانهای فعال، در پخش اعلامیههای امام کمک میکردند. در ابرکوه، محمود با برادرزادهمان، رضا عادل در پخش اعلامیه فعال بودند. رضا موتور داشت و اعلامیهها را از حاج آقا نورالله مهدوی به حاج آقا امیر عظیمی و آقای شیخ ابراهیم کریمی تحویل میدادند. اوایل به آنها کمک میکردم، اما مدتی بعد رفتم سربازی، دیگر توفیق نداشتم که در این کار سهیم باشم، اما محمود و رضا با شجاعت، اعلامیهها را بین مردم پخش میکردند. تابع حرف امام بودند و از هیچچیز و هیچکس نمیترسیدند.
ازدواج بیسروصدا بیبی شرافت احمدزاده (همسر)
دیدیم یک نفر درِ خانه را میزند. پدرم در را باز کردند. عباس، برادرِ محمود بود. به پدرم گفته بود دست برادرم تیر خورده و بیشترِ دکترها گفتهاند باید قطع شود، اگر هم قطع نشود برای همیشه فلج خواهد شد، به دخترتان بگویید خوب فکر کند، اگر نمیخواهد، بگویید.
یک تیر هم به کمرش، کنار نخاع خورده بود. ورد زبانها بود اگر ازدواج کنند، بچهدار نمیشوند. اما من از برادر شهیدم، سید حمید تعریف محمود و خانوادهاش را زیاد شنیده بودم. حرف مردم ملاکم نبود. قبول کردم و الحمدالله از زندگیام راضیام. بچهدار هم شدیم. از روزی که عقد کردیم تا یک سال، به خاطر تیری که توی کمرش بود موقع نماز برایش جانماز پهن میکردم. بعد از ده ماه عروسی گرفتیم. شب عروسی بزنوبکوب نداشتیم».
«بیباک» با شرح شخصیت شجاع و خستگیناپذیر محمود عادل، با استفاده از ادبیات و اصطلاحات محلی و بومی و رعایت اختصارنویسی در ثبت خاطرات سعی کرده ابعاد مختلف زندگی این معلم رزمنده را به درستی به نمایش بگذارد.
«بیباک» کاری از دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان یزد با شمارگان 300 نسخه، در 296 صفحه و با قیمت 235 هزار تومان در بازار کتاب موجود است.