سلیمانی اردستانی:ادعای اینکه پیامبر متفاوت خلق شده و جنسش جور دیگری است که خطا نمیکند، مصداق بارز تحریف قرآن است/محدثین: هم در بحث عصمت خطا دارید و هم در درک سخن صدوق
در مناظره عبدالرحیم سلیمانی اردستانی و جواد علاءالمحدثین مطرح شد (قسمت دوم)
دیدارنیوزـ حسین جعفری: قسمت اول مناظره حجت الاسلام عبدالرحیم سلیمانی اردستانی و دکتر جواد علاءالمحدثین به میزبانی دیدارنیوز با موضوع علم و عصمت امام در امر حکمرانی” منتشر شد. مهمترین بخش ادعای سلیمانی آن بود که “پیامبر، چون همه چیز را نمیداند پس نیاز به مشورت دارد و دوم آنکه حق مردم است که در سرنوشت خودشان دخالت کنند و به همین دلیل هم کسی نمیتواند بگوید، چون نائب آنان است همه اختیارات پیامبر را دارد.”و محدثین نیز گفته بود: “ادعای سلیمانی مبتنی بر یک پیشفرض است که عصمت را معادل جبر میگیرند، یعنی اگر شخصی عصمت دارد، مانند ربات برنامهریزی شده است در صورتی که چنین تلازمی وجود ندارد.”
ویدیوی قسمت دوم این مناظره را می توانید اینجا، یوتیوب و آپارات ببینید.
این ویدیو بزودی منتشر میشود
مناظره با این سوالات پی گرفته شده با چه دلایلی میتوان احتمال بروز خطا در کنشهای اجتماعی معصوم را تایید یا نفی کرد و آثار عملی قبول این ادعا برای امروز چیست؟
پرسیدیم در عالم واقع تعامل مردم با پیامبر در حوزه حکمرانی نشان از تسری عصمت در این حوزه دارد و آیا پیامبر و امام در برابر سوالات مردم در حوزه حکمرانی، به عصمت خود تمسک میکردند؟
سلیمانی معتقد بود:”معنای سخن مشهور این است که گرچه خداوند دو بار به پیامبر گفته بگو: «من مثل شما هستم»، اما چون حصر اضافی است لذا پیامبر کاملاً متفاوت از نور خلق شده و جنسش جور دیگری است که خطا نمیکند و علم همه چیز را دارد. این معنا مصداق بارز تحریف قران و تحمیل عقاید انحرافی خود به قرآن است. چه حکومت پیامبر و چه حکومت علی و چه حکومت هر کسِ دیگر، حکومت مال مردم است، خدا پیامبر و امام را نصب کرده، پیامبری و امامت غیر از حکومت است و خداوند فقط در حوزه پیامبری مواظب پیامبر است که خطا نکند. عالم سنتی، چون آیت الله سبحانی میگوید هر کجا قدرت هست، سرچشمه اش رای ملت است.”
محدثین در نقد مطالب سلیمانی پاسخ داد که “در باب آیه مهم «قل إنَّما أَنَا بَشَرٌ مثْلُکُم یوحی الیّ…» که سلیمانی تصریح میکنند مبنای پیامبرشناسیشان را بهطور عمده بر این آیه قرار دارد، هیچ پاسخی به استدلالهای قرآنی (مبتنی بر حدود ۲۰ آیه) درباره اضافی بودن حصر نفرمودند. فقط ادعا کردند که این نظر، تحمیل رأی بر قرآن است. شما میفرمایید که عصمت فقط در بیان احکام دین است. آن وقت در موضوع «سهو النبی» که به شیخ صدوق نسبت میدهید، مثالی میآورید که پیامبر در همان احکام دین نیز خطا کردهاند. هم در بحث عصمت خطا دارید و هم در درک سخن صدوق.
یکی از انتقادات به سلیمانی این است که سیره صحابه را ملاک دین میگیرند. بسیاری از صحابه کسانی بودند که به تصریح آیات سوره جمعه، در روزهای آخر عمر پیامبر در حالی که حضرت داشتند خطبه جمعه میخواندند و صدای کاروان تجاری بلند شد، اکثرا حضرت را رها کردند و رفتند دنبال کاروان. اظهار نظر اینها باید برای ما حجت باشد؟ جایی سراغ دارید که امیرالمؤمنین از پیامبر سؤال کرده باشند فلان دستور از شما است یا از خدا؟
در نقد خود بر مصاحبه سلیمانی مواردی را مطرح کرده بودم که توقع بود ایشان در مناظره پاسخ دهند، نه آنکه بیتوجه به نقدها، برخی مطالب را تکرار و موضوعات جدید متعددی را مطرح کنند. کثرت طرح شبهه و اشکال، اساسا روش مناسب مناظره نیست. “
سلیمانی با ذکر موارد تاریخی نتیجه میگیرد “پیامبر اینگونه به مردم تعلیم داده بود که کارها و تصمیماتش ممکن است وحی باشد و یا نظر شخصی! و مردم هم حق دارند بپرسند و اگر نظر شخصی بود نقد کنند.”
و محدثین پاسخ داد: “اینکه پیامبر یا امام در حکومت و قضاوت مامور به ظاهر هستند غیر از آن است که آیا عصمت داشته اند یا نه؟ یعنی لازمه وجود عصمت عمل به عصمت نیست و لذا عمل غیرمعصومانه نیز نافی عصمت نمیتواند باشد. “
و در آخر نظر میهمانان را نسبت به این فراز از دعای امام رضا پرسیدم. “خداوندا من بیزاری میجویم به خدمت تو از آنها که دربارهی ما گفتند سخنی را که ما نگفتهایم درباره خودمان، خدایا آفرینش مر تو را است و روزی دادن مر تو را، هر که پنداشت که رجوع آفریدن به سوی ما است و عهده روزی دادن بر ما است، ما از او بیزاریم، چون بیزاری عیسی بن مریم علیه السلام از نصاری. “
Source link