روزه باعث به وجود آمدن تقوا و پرورش روح میشود
در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛
حجت الاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی درمورد سوال اغلب یهودیهای مدینه از پیامبر مهربانیها (ص) درمورد «روح» بیان کرد: یکی از سوالاتی که اغلب یهودیهای مدینه از وجود نازنین رسول گرامی اسلام (ص) میپرسیدند که قرآن نیز به آن اشاره نموده، درباره یکی از دو بُعد مهم انسانها یعنی «روح» است.
«وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا »«و از تو درباره «روح» سؤال میکنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است.»
روح در قرآن
این کارشناس مذهبی اظهار کرد: واژه «روح» از واژههای پُر رمز و راز و ابهام آمیزی است که ۲۱ بار در قرآن کریم آمده است، گاهی به صورت مقید و مضاف، مانند روح القدس، روح الامین، روحی، روحنا و گاهی بدون اضافه و قید.
عبادت با توجه غذای روح انسانها
وی افزود: این نکته مهم را نباید فراموش کنیم: همانگونه که جسم و بدن انسان یا ماشین نیاز به آب و غذا و خوراک و بنزین و روغن دارند، روح انسان نیز نیازمند خوراکی است تا جان بگیرد و همیشه شاداب و تلاشگر و پویا باشد. حتماً سوال میکنید، غذای روح چه میتواند باشد؟ و چه چیزی به روح انسان انرژی میدهد و او را سرپا نگه میدارد؟ در یک کلام باید گفت: غذای روح و آنچه که او را پرورش میدهد چیزی نیست مگر «عبادت». اینجاست که سوال دومی به وجود میآید که کدام عبادت؟ و با چه کیفیتی روح را پرورش میدهد؟ آیا این عبادتهای طوطیواری و به فرموده پیامبر اکرم صل الله علیه وآله والسلم، نمازهای کلاغی روح را بزرگ و تقویت میکنند؟ یا عبادات با توجه و با خلوص نیت؟
این کارشناس مذهبی گفت: خیلیها شصت هفتاد سال خدا را عبادت میکنند ولی بعد که با ایشان حرف میزنی میگویند: ما که خیری از این عبادت ندیدیم و چیزی عائدمان نشد. ایشان دقیقاً مصادیق همین حرف ما هستند که شصت – هفتاد سال عبادت کردند و به قول خودشان دولا و راست شدند ولی نماز و روزهشان روح نداشت و برایشان بی لذت بود. عزیزان روح عبادت و بندگی و روزه داری و … «توجه» است.
نماز بی فایده
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی تصریح کرد: باید عبادات را شناخت. عبادات هم جسم و هم روح دارند. جسم عبادات، به تنهایی کافی نیست. وقتی انسان، نماز بخواند ولی در حال نماز توجه به خود ذکر نداشته باشد، ملتفت نباشد که چه میگوید و با چه کسی حرف میزند، مضامین نماز را به کلی از روی غفلت ادا کند، این نماز، نماز بی فایدهای است. این نماز است که «قربان کلّ تقی» خواهد بود. نماز نزدیک کننده انسان به خداست، اما نزدیک کننده انسان با تقوا.
شعر درباره بی توجه بودن در عبادت
فکرم همهجا هست، ولی پیشِ خدا نیست
سجاده زَر دوز که محرابِ دعا نیست
گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟
اندیشه سَیّالِ من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟!
روزه هم نیاز به توجه دارد
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی تصریح کرد: روزه موجب تقوا و به وجودآورنده تقواست؛ اما روزه با توجه. روزه فقط این نیست که انسان نخورد و نیاشامد؛ روزه یک نوع پرورش روح شماست. شما میتوانید اندامهای روحتان را با روزه پرورش دهید و تصفیه و پاکیزه شوید و طهارت پیدا کنید.
تحجر یکی از پیامدهای بی توجه عبادت کردن
این کارشناس مذهبی گفت: اگر در حال عبادت، توجه نبود و روح عبادت -که همان عبودیت و انس به خدا و تسلیم در مقابل اوست – مورد توجه قرار نگرفت، آنوقت خطرهای گوناگونی سر راه انسان قرار میگیرند که تحجر یکی از آن هاست.
خوارج مصداق بارز دینداران بی توجه
او بیان کرد: بعضی از همین خوارجی که در این ایام اسمشان را زیاد شنیدید، آنچنان عبادت میکردند و آیات قرآن و نماز را باحال میخواندند که حتی اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام را تحت تأثیر قرار میدادند! در همان ایام جنگ جمل، یکی از یاران امیرالمؤمنین علیه السلام عبور میکرد، دید که یکی از آنها عبادت میکند و نصف شب، این آیات را با صدای خوشی میخواند: «أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ». منقلب شد و پیش امیرالمؤمنین علیه السلام آمد. حتی انسانهای هوشمند و زیرک و آگاه – که اصحاب نزدیک امیرالمؤمنین علیه السلام غالباً این طور بودند – نیز اشتباه میکردند.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: هیچکس نمیتوانست این کاری را که من کردم، انجام دهد و این فتنه را بخواباند. این کار واقعاً شمشیر و آگاهی و آن ایمان علی به خودش و راه خودش را میخواست. حتی گاهی خواص متزلزل میشدند.
امیرالمؤمنین علیه السلام به آن صحابه خود فرمودند: – طبق این نقلی که شده است – فردا به تو خواهم گفت. فردا وقتی که جنگ تمام شد و کمتر از ده نفر از مجموعه خوارج زنده ماندند و بقیه در جنگ کشته شدند، حضرت علی علیه السلام به عنوان وسیلهای برای عبرت و موعظه یاران و اصحاب خودش، در بین کشتهها راه افتادند و با بعضی از آنان به مناسبتی حرف زد. به یکی از این کشتهها که به پشت افتاده بود، رسیدند. حضرت علیهالسلام فرمودند، این را برگردانید؛ برگرداندند. شاید فرمودند او را بنشانید؛ نشاندند. بعد به همین کسی که از یاران نزدیکش بود، فرمودند: او را میشناسی؟ گفت: نه، یا امیرالمؤمنین. فرمودند: او همان کسی است که دیشب آن آیات را میخواند و دل تو را ربوده بود!
این چه قرآن خواندنی است؟! این چه نوع عبادت کردنی است؟! این دوری از روح عبادت است. اگر انسان با روح عبادت و نماز و قرآن آشنا باشد، میفهمد که وقتی موجودیت و حقیقت و لبّ اسلام -که در علی بن ابیطالب مجسم است- در یک طرف قرار گرفته است، همه شبههها را از خودش دور میکند و به او میپیوندد. این دوری از قرآن و دوری از دین است که کسی نتواند این موضوع را تشخیص بدهد و نتیجتاً بر روی علیه السلام شمشیر بلند کند.
راه مبارزه با تحجر و عدم توجه
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی تصریح کرد: تحجر نقطه مقابل توجه و عمیق شدن و تفکر در مبانی دین و عبادیات است. اما اینگونه هم نیست که تحجر رفع نشود و از بین نرود، برای خارج شدن از این بیماری هولناک باید یک قاعده و اصول اساسی را همه مسلمین و مومنین همیشه نصب العین خود قرار دهند و آن این است که برای زدودن تحجر از وجود خود باید به جای عبادت خدا، بندگی خدا را سر لوحه افکار، اعمال و نیات خود قرار دهند. متأسفانه، امروزه خیلیها نماز میخوانند و روزه میگیرند ولی از روی عادت و روزمرگی که این همان تحجر است که مانع شکوفایی روح انسان میشود که این عبادت بی توجه تحجر میآورد ولی در بندگی اصلاً غفلت راه ندارد و تحجر به وجود نمیآید.
بندگی یعنی شکستن بت درون!
این کارشناس مذهبی یادآور شد: روح عبادت، بندگی خداست. برادران و خواهران! ما باید سعی کنیم که روح بندگی را در خودمان زنده نماییم. بندگی، یعنی تسلیم در مقابل خدا، یعنی شکستن آن بتی که در درون ماست. آن بت درونی ما -یعنی من- در خیلی جاها خودش را نشان میدهد. وقتی که منفعتت به خطر بیفتد، کسی حرفت را قبول نکند، چیزی مطابق میل تو -ولو خلاف شرع- ظاهر بشود، یا سر دو راهی قرار بگیری -یک طرف منافع شخصی، یک طرف وظیفه و تکلیف – در چنین تنگناها و بزنگاههایی، آن منِ درونی انسان سر بلند میکند و خودش را نشان میدهد. ماه رمضان، مقدمه این است. روزه، نماز باتوجه، انفاقات، حتّی جهاد فی سبیلاللَّه، برای رسیدن به چنین دنیایی است که مردم بنده خدا باشند.