روایت داستان زندگی حاج قاسم از کودکی تا جوانی در کتاب «باران گرفته است»
کتاب «باران گرفته است» به قلم احمد یوسفزاده داستانی مستند از کودکی، نوجوانی و جوانی شهید حاج قاسم سلیمانی است، که انتشارات مکتب حاج قاسم آن را روانه بازار کرده است.
یوسفزاده در مقدمه نوشته است: «حاج قاسم عزیز نوشتن برای تو، که خوش نداشتی برایت بنویسند، سخت است. نوشتن برای ققنوسی که از خاکستر شدن باک نداشت سخت است، خاصه که نویسندهاش غریبوار در پیله تن دست و پا بزند.
داریم آماده میشویم چهارمین سالگشت حیات دوبارهات را عزا که نه، جشن بگیریم که تو نمردهای و نخواهی هم مرد.
پیراهن پاره پارهاش را بنگر، زخم تن پرستارهاش را بنگر
بر روی زمین فتادنش را دیدی، برخاستن دوبارهاش را بنگر
چهل سال چلهنشینی کردی تا نیمهشبی در شطی از مهتاب غسل شهادت کنی و به زندگی جاودانه برسی، که رسیدی. اکنون از تو چه میتوان نوشت که به مراد پیوسته و بر سفره خود خدا روزی میخوری؟
من فقط میتوانم نوحهسرای دل افسرده خود باشم که حتی به پایینترین صخره از آن ستیغ سر در آسمان نتوانست دست بکشد. من فقط میتوانم یکی از همین روزها، که شهر کرمان زیارتگه رندان جهان شده است، بروم بنشینم در دامنه کوه صاحبالزمان (عج)، بالای مزارت و همان شروه همیشگیام را بخوانم که: فلک داد و فلک صد داد و بیداد، فلک تخت سلیمان داد بر باد. بنشینم آن بالا و فوجفوج مردمی را نگاه کنم که جنگل انبوه صاحبالزمان را در مینوردند و مویهکنان بالا میآیند تا کبوتر سفید قبرت را بغل کنند و همچون مادری دلبند از دست داده اشک بریزند […]».