دولت در سایه یا دولت مداخلهگر
دیدارنیوز _ غلامرضا کیامهر: اصطلاح دولت در سایه چند سالی است به ترجیعبند صحبتهای روسایجمهوری و برخی مقامات اجرایی دولتها تبدیل شده و از دولت در سایه به عنوان سد و مانعی بر سر راه پیشبرد برنامههای رییسجمهورهای منتخب و دولتهای آنها یاد میشود.
حسن روحانی در دوره ریاستجمهوری خود به کرات از مزاحمتها و کارشکنیهای دولت در سایه شکوه و گلایه میکرد. او به صراحت از چند و چون دولت در سایه نام نمیبرد، اما آنها که شناختی از سازوکار بازیهای قدرت و سیاست دارند به خوبی درک میکردند منظور از دولت سایه کانونهای قدرت و صاحب نفوذی است که کسی شهامت ذکر دقیق نام و مشخصات آنها را ندارد. مرحوم رییسی هم در مواردی لفظ مزاحمتهای دولت سایه را بر زبان میآورد. خاتمی هم در پایان دوره دوم ریاستجمهوری خودش به شیوه دیگری از وجود قدرت یا کانونهای قدرتی که سد راه دولتش بود نام برد و رسما اعلام کرد در جمهوری اسلامی رییسجمهوری مقامی فراتر از یک تدارکچی نیست… حالا باید منتظر باشیم ببینیم پزشکیان رییس دولت چهاردهم با شروع فعالیتهای رسمی دولت خودش و در کشاکش پیشبرد برنامههایی که در مناظرههای انتخاباتی وعده انجام آنها را به مردم داده است با پدیده مزاحمی به نام دولت سایه چه خواهد کرد و تا چه اندازه میتواند مزاحمتآفرینیهای دولت سایه را خنثی کند؟
البته در دنیای امروز وجود دولتهای در سایه واقعیتی انکارناپذیر و پذیرفته شده در دموکراسیهای پارلمانی است که احزاب نقشآفرینان اصلی آن هستند. نظام حزبی و پارلمانی انگلیس یکی از این قبیل نظامهای حکومتی است که در آن دولتهای مستقر بعد از شکست در مبارزات انتخاباتی و کنارهگیری از قدرت به تشکیل دولت سایه یعنی Shadow cabinet با تمام اجزای یک دولت واقعی اقدام میکنند. دولت در سایه و نظامهای پارلمانی حزبی در طول دورهای که از طریق انتخابات آزاد زمام امور کشور را دوباره به دست نگرفته همچون یک دولت مستقر همه روزه هم عملکرد دولت حاکم و هم تمام امور داخلی و خارجی کشور را زیر نظر دارد و وقایع را رصد میکند تا اگر روزی دوباره در انتخابات اکثریت پارلمانی را به دست آورد تمامی اعضای کابینه دولت سایه بتوانند با آگاهی کامل از چگونگی روند اوضاع کشور و جهان مسوولیت اداره امور مملکت را به دست بگیرند و آن را اداره کنند تا خللی در منافع مملکت و ملت ایجاد نشود. حتی در طول مدت استقرار دولت حاکم، نخستوزیر یا وزیران دولت اگر با مشکلی فراحزبی مواجه شوند و خود قادر به یافتن راهحلی نباشند با فراغبال مشکل را برای پیداکردن راهحلی که متضمن تامین منافع ملی است با دولت در سایه در میان میگذارند و بعد از رسیدن به یک جمعبندی مشترک آن راهحل را به اجرا میگذارند.
در این قبیل دموکراسیها احزاب منافع ملی و راهبردی کشورشان را به مراتب فراتر از منافع حزبی و گروهی میدانند و برای آنها قدرت و دستیابی به قدرت بامعنا و مفهومی که در میان سیاستورزان و افراد وابسته به گروهها و جناحهای سیاسی ایران مرسوم است تفاوت از عرش تا فرش را دارد. تلاشی که احزاب و نظامهای سیاسی حزبی برای پیروزی در انتخابات و رسیدن به قدرت میکنند صرفا باانگیزه خدمت بهتر و بیشتر به جامعه است و زمانی که حزبی بعد از شکست در انتخابات به سایه میرود و کابینه و دولت در سایه تشکیل میدهد با زیر نظر قرار دادن نقاط ضعف، عملکرد دولت منتخب و مستقر زمانی که در انتخابات بعدی اکثریت پارلمانی را به دست میآورد و دولت خود را تشکیل میدهد همه تلاش خود را برای تبدیل نقاط ضعف عملکرد دولت حزب رقیب به کار میبندد و آنها را به نقاط قوت و حزب خود تبدیل میکند.
در نظامهای سیاسی مورد بحث برخلاف ایران، دولت در سایه کارش چوب لای چرخ گذاشتن و کارشکنی کردن برای دولت نیست، چون اصولا بنیان مستحکم دموکراسی در نظامهای سیاسی اجازه چنین رفتاری را به دولتهای در سایه نمیدهد. در نظامهای سیاسی حزبی شناسنامه و مرامنامه حزبها به ثبت رسیده که شفاف هستند و رهبران آنها نه به شیوه پدرخواندگی که با خواست و آرای اکثریت اعضا انتخاب میشوند و تمام شهروندان هم با اساسنامه و مرامنامه احزابشان به وضوح آشنایی دارند و به آنها اجازه تخطی از اموری که برای خود تعیین و اعلام کردهاند نمیدهند.
جروبحثها و مناظرههای انتخاباتی دوره چهاردهم ریاستجمهوری در ایران که به پیروزی یک چهره سیاسی موجه و بدون حاشیه و مبرا از اتهام مفاسد اقتصادی یعنی مسعود پزشکیان منجر شد بحثهای مربوط به دولت در سایه و کارشکنیهایی که برای دولتهای منتخب و مستقر انجام میدهد سهم قابل ملاحظهای از صحبتهای پزشکیان و تحلیلگران سیاسی حامی او را به خود اختصاص داده بود و حالا باید منتظر باشیم ببینیم آیا دولتی که پزشکیان با اتکا به حمایت و پشتیبانی اکثریت نسبی رایدهندگان ایرانی تشکیل خواهد داد توانایی آن را خواهد داشت برای خنثی کردن کارشکنیها و مزاحمتآفرینیهای دولت در سایهای که گردانندگان اصلی آن در کانونهای مختلف قدرت تقریبا برای افکار عمومی شناختهشده هستند با جلبنظر و موافقت حاکمیت کاری کارستان انجام دهد تا در مراحل مختلف فعالیت و در پایان دوره اول خدمت خود همچون دولتهای گذشته مجبور نشود گناه شکستها و ناکامیهای خود و عدم توانایی در انجام وعدههای انتخاباتی را که به رایدهندگان داده است به گردن دولت در سایه و کارشکنیهای آن بیندازد؟ این سوال مهمی است که آینده به آن پاسخ خواهد داد.
Source link