در جست و جوی ایده و فیلمنامه خوب، برای سینمای کودک
دیدارنیوزـ مسعود پیوسته: در یکی از نشستهای هردو هفته یکبارِ کارگروه نگارش خانه حمایت از فیلم کودک و نوجوان در خیابان شریعتی، متحیری شرکت کردم. نشستی که شورای آن، در جست و جوی یافتن طرحها و فیلمنامههایی است که واجد شرایط فیلم شدن اند.
کار گروهی که چهار پنج سال است در دفتر کار رضا ساغرچیان، تهیه کننده و کارگردان فیلم سینمایی حورا و عضو هیأت مدیره خانه حمایت از فیلم کودک و نوجوان، نشست هایش با حضور حداکثری اعضاء برگزار میشود.
متن ها، طرحها و فیلمنامههای نویسندگان صاحب نام یا کمتر شناخته شده که پیشتر، ارتباط اولیه شان از طریق کانالهای تلگرامی یا واتساپی با شورای خانه حمایت از فیلم کودک و نوجوان برقرارشده و پس از مطالعه، در نشستهای کارگروه مربوطه، با حضور صاحب طرح و اثر، در جمع مجربان و متخصصان، مورد بررسی و نقد قرار میگیرد و نقاط ضعف و قوت متن مطرح میشود و در نهایت، نویسنده با بهره گیری از نگاههای فنی و کارشناسانهی آن جمع هدایتگر و حامی، سراغ پرداخت و ورز دادن و اعتلا و جلای قصه اش میرود تا پس از عبور موفقِ مرحله طرح تا تکمیل فیلمنامه، برسند به مرحلهی اتصال و پیوند فیلمنامه نویس با تهیه کنندههایی که در جست و جوی متنهای خوب برای کودک و نوجوان اند.
به نظر آمد این سلسله نشست ها، درست در شرایطی در حال انجام است که در تصویری کلی تر، خودِ فیلم کودک، (اعم از تلویزیونی و سینمایی) این سالها در گسترهی کشور، بازارش کساد است و محل بروز ندارد. بر خلاف سالهای دهه شصت و البته تا حدودی در دهه هفتاد، کارهای بصری در حوزهی کودک، همچون ادبیات کودک پررونق بود و متولیان فرهنگی و جامعه مخاطب، کمابیش هم را میفهمیدند و در تعامل با هم بودند.
چه در تلویزیون و چه در سینما، کودکان ونوجوانان دهههای شصت و هفتاد، مجموعههای محله برو بیا، محله بهداشت، هادی و هدی و ماجراهای علی کوچولو و زی زی گولو را به اتفاق پدرها و مادرهای شان و باشوق میدیدند. حالا و این سالها، اما در برهوت و رخوت فیلم و سریال کودک و نوجوان قرارداریم و حال ناخوش و بی حوصله و خستهی جامعه ایرانی؛ و انقطاع ارتباط متولیان فرهنگی با حوزه کودک و نوجوان.
انگار همه چیز به حال خود رها شده باشد و نگاه حسرتبار جامعه بزرگسال به دیروز نوستالژیک و آرامبخشهایی مثل ماجراهای علی کوچولو و زی زی گولو و … در نبود عالم شلوغ مجاز، در واقعیات زندگی شان با همینها سرگرم میشدند و لذت میبردند.
اما آنچه در این نشست، برایم جلب نظرکرد، حضور چهرههایی مانند قاسمعلی فراست، نویسندهی «هر زندگی یه قصه است» و رضا رئیسی، نویسنده رمان «قطار ۵۷» و عباس رافعی، نویسندهی فیلم «پروانهای در باد» و هم چنین سه چهرهی اثرگذار و خاطره انگیز در دهههای شصت و هفتاد در حوزهی کودک و نوجوان بود. مجید راستی، نویسندهی «ماجراهای علی کوچولو»؛ و محمدکاظم اخوان، نویسندهی «قصههای تا به تا» و زی زی گولوی معروفش و هم چنین نویسندهی فیلمنامههای «نیاز»، «پایان کودکی» و «پنج ستاره»، علی اکبر قاضی نظام که اتفاقا رئیس این سلسله نشستها و رئیس هیئت مدیرهی خانه حامی فیلم کودک ونوجوان است.
در پایان نشست، از هر سه پرسیدم درباره چرایی این سالهای سکوت و سکون در حوزهی کودک و نوجوان را؛ و اینکه چرا ارتباط قطع شده و سینمای کودک، دیگر جلوهای ندارد؟ و طرح این پرسش از قاضی نظام که در طی این سالهای پدیداری خانه حمایت از فیلم وکودک و نوجوان، و پیامد این جنس نشستهای متن خوانی، خروجی اش چه آثار قابل توجهی در زمینهی سینمای کودک داشته است؟
مجید راستی گفت: «شرایط کاری بد شده. بخش فرهنگی کشور، آن توجه لازم و کافی را به این حوزه ندارد. شما برگردید به سی چهل سال پیش، تلویزیون به سهم خودش به بچهها بها میداد. سینما هم با امکاناتی که بود، به طور مشخص و جدی برای بچهها فیلم میساخت. کسانی که دوست داشتند، در این زمینه کارکنند، کم و بیش به اینها فرصت داده میشد. ما حتی شاهد بودیم سینماهایی را اختصاص میدادند به بچهها با نام سینمای کودک. به لحاظ مکانی میگویم. خاطرم هست مثل سینما بلوار.»
این نویسنده، علت اصلی شرایط تلخ فرهنگی و هنری امروز ایران را در «این کاره» نبودن متولیان فرهنگی دانست و گفت: «مدیری که این کاره باشد، سرش درد میکند برای کار کردن.» از او پرسیدم آیا ما در این وضعیت رخوتی که در حوزهی سینمای کودک قرار داریم، مقطعی است و میشود از آن عبور کرد؟ وی امیدوار بود و احساس عبور داشت. همین موارد و پرسشها را از محمد کاظم اخوان، خالق زی زی گولو پرسیدم.
اخوان گفت: «تا زمانی که کودکان و نوجوانان ما جایگاه واقعی خود را در جامعه پیدانکنند، با حقوق خود و ضروریات دوران کودکی خود آشنا نشوند، خودشان را در دنیای خود احساس نکنند، اوضاع همین روال است که میبینیم. یعنی این فاصله میافتد بین نوجوانان با سینما با ادبیات با داستان با شعر با سینماگر با سیاست گذاریهای سینمایی و … چرا ما نشستهایی برگزار نکنیم به جای آنکه فلان مدیر برود از فلان سیاستهای سینمایی و شعار بدهد، چرا بچهها نیایند؟! چرا بچههای زبده و منتخب کانونهای فرهنگی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیایند حرف شان را بزنند و در رسانهها منتشر شود؟ بیایند زنده حرف بزنند و سوژههایی را که دوست دارند آزادانه بگویند اما این اتفاق نیفتاده.
او افزود: یک دورهای خوب بود، در جشنوارههای کودک و نوجوان، بچهها حضور داشتند و داوری میکردند. بچهها الان تیزهوش اند. خیلی بیشتر از متولیان فرهنگی مان. توی مدیر میخواهی در مواجهه با بچهها هرقدر بخواهی ملق بازی دربیاوری و شعار بدهی و در انتها بخواهی حرف خودت را با تکنیکهای مختلف بزنی، بچهها سریع میفهمند و پس میزنند.
او ادامه داد: شما باید همفکری و همدلی ایجاد کنید بین بچهها و خودتان. سینمای کودک، جهانی است. هنر، جهانی است، بنابراین باید به فکر ساختن بچهها برای آینده باشید.» از او میپرسم آیا ما از این شرایط کندی حرکت و دوری مخاطبان کودک و نوجوان از سینمای خود؛ و از آن طرف، انفعال متولیان و مسئولان فرهنگی نسبت به سینمای کودک، خارج خواهیم شد و دوباره سرزندگی و نشاط، به سینمای کودک بازخواهد گشت؟ نویسنده قصههای تا به تا، عالم مجازی را یک فرصت برای بچهها میداند که به کمک عالم واقع شان آمده است.
اخوان با اطمینان و خاطر جمع و با لبخند، امیدوار به بهترشدن اوضاع فرهنگی و سینمای کودک است و میگوید: «صد در صد از این شرایط عبور میکنیم و اوضاع بهتر خواهدشد.» علی اکبر قاضی نظام هم از فضای عمومی فرهنگ و هنر معاصر در حوزه کودک و نوجوان گفت و اینکه الان سینمای کودک در چه شرایطی است.
قاضی نظام گفت: «در مورد سوال اول تان، باید خدمت تان عرض کنم که متأسفانه هرچه از آغاز انقلاب گذشت، نتوانستیم در همه امور فرهنگی و هنری، از جمله حوزه کودک و نوجوان، افراد لایق و شایسته و کاربلد و هنرشناس ودلسوز که فرهنگ و هنر را بشناسد، جایگزین کنیم که یک حرکت صعودی در این زمینه داشته باشیم. زیرا افرادی را متأسفانه در دهههای اول و دوم انقلاب، در مصدر کار نشاندیم که از فرهنگ و هنر، نشانی نداشتند و زمینههای لازم برای رشد و شکوفایی را برای هنرمندان این عرصه فراهم نکردند.
او افزود: از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بگوییم که متولی اصلی در زمینه فرهنگ و هنر کودکان و نوجوانان است و بسیاری از هنرمندان فعلی از اعضایی بودند که در کتابخانههای کانون رشد کردند و الان هنرمندان قابل و شایستهای اند. در یک بررسی همه جانبه نشان میدهد که در سالهای اولیه انقلاب، هنرمندان خوبی در همه زمینهها مانند شعر و ادبیات، تأتر و سینما حضور داشتند و آثاری خلق کردند که از ارزشهای متعالی در سطح کشور و جهانی برخوردار بود.
او ادامه داد: لیکن پس از مدتی و تغییراتی که در جریان مدیریت فرهنگی و هنری حاصل شد و با پدیداری مدیران کارنابلد و بی هنر در همه زمینه ها، فعالیتهای فرهنگی و هنری رو به افول رفت و درِ کانون به روی افراد متخصص و نام آشنا بسته شد. در اول انقلاب، همه افراد، به طور خودجوش و بدون هیچ چشمداشتی، به دنبال زمینه رشد و تعالی فرهنگ و هنر کودکان و نوجوانان بودند. در زمینه نشریات کودک و نوجوان، وقتی که مرحوم حسین فردی که فرد شاخصی در زمینه ادبیات کودک ونوجوان بود، مسئول مجله کیهان بچهها میشود، چون او خود، اهل هنر و دغدغهمند است، میتواند افراد لایق و شایسته ای، چون سرکار خانم شکوه قاسم نیا و جناب مجید راستی و دیگران را نیز آنجا گرد هم آورد و نشریه وزینی را به چاپ برسانند. همین امر در مجلات رشد، وقتی که سرکار خانم شکوه قاسم نیا و دیگران در مصدر اموراند، شما شاهد تیراژ بالای نشریه اید، که توانستند مخاطبان خود را جلب کنند و آثار خوبی خلق شود.
قاضی نظام گفت: همین امر را شما در مجله سروش هم میبینید که کار، تخصصیتر و حرفه ایتر میشود. وقتی که سروش کودکان به مسئولیت جناب مصطفی رحماندوست شکل میگیرد، چه افرادی در آن مطلب مینویسند و چه تیراژی پیدا میکند! هم چنین سروش نوجوان وقتی که در اختیار افرادی، چون مرحوم دکتر قیصر امین پور و جناب عموزاده خلیلی قرارمی گیرد، مجله شکوفا میشود و باعث پرورش افرادی در آن مجله که الان هرکدام، شهره ادبیات کودک و نوجوان اند و جامعه از آنان بهره میبرد. در تلویزیون هم شما شاهد همین مسأله اید. در دو دههی اول انقلاب، شما شاهد آثاری هستید که خالقان این آثار، هنرمندانی بودند که شناخت کافی از کودکان و نوجوانان داشتند، هنوز آن آثارشان، در ذهن افراد و مخاطبانش نقش بسته است. مانند مدرسه موش ها، محله برو بیا، چاق و لاغر، علی کوچولو، زی زی گولو، کارآگاه لطفی و کودکان سرزمین ایران و … هم چنین فیلمهای سینمایی مانند بادکنک سفید، گال؛ و مسافری از جنوب که در جشنوارههای جهانی خوش درخشیدند. زیرا مدیرانی در مصدر امور گروههای کودک و نوجوان بودند که شناخت کافی از کار کودک و نوجوان داشتند و همین امر باعث شده بود تا افراد متخصص در همه زمینهها در کنارشان جمع، و در پیامدش، آثار خوبی خلق شوند که حتی بزرگان خانه را هم پای برنامههای کودک بنشانند.
او گفت: در مورد سینما هم همین طور، مهندس بهشتی، مدیری آشنا با سینما در مصدر امور سینمایی کشور در بنیاد سینمایی فارابی قرارمی گیرد و واحد کودک و نوجوان را در این بنیاد راه اندازی میکند. آثار کودک و نوجوان برآمده از این بنیاد در معرفی سینمای ایران به جهانیان، نقش بسزایی دارد. اینها که برشمردیم، موفقیتهای دهههای پیش در مدیریتها و فعالیتهای فرهنگی و هنری آن موقع بود، اما هرچه جلوتر رفتیم، ضعیفتر و نابخردانه عمل کردیم و مدیران کارنابلد و بی تجربه و بی تخصص و بی شناخت از مقوله فرهنگ و هنر را جایگزین کردیم که فقط به فکر پرکردن رزومهی خودشان و حقوق و داشتنِ پشت بوده اند بدون آنکه کار ارزشمندی کرده باشند. الان به همین خاطر، وضعیتی است که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بنیاد سینمایی فارابی و انتشارات دولتی، شاهد آن هستیم که رشد و شکوفایی خود را از دست داده اند و همین مدیران کارنابلد که بر حیطهی مسئولیت کاری خود، شناختی ندارند، بر مصدر امور نشسته اند و از ورود هنرمندان صاحب نام به این عرصهها جلوگیری میکنند.»
نویسنده فیلم سینمایی نیاز، و رئیس هیأت مدیره خانه حمایت از فیلم کودک و نوجوان در بارهی چگونگی تشکیل و راه اندازی این انجمن حمایتی در حوزه سینمای کودک و نوجوان و آثار برآمده از این خانه طی سه چهار سال اخیر گفت: «درسال ۹۶ مدیریت هفتمین دوره فیلمنامه نویسی سی امین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان، از طرف دبیر جشنواره، آقای رضاداد به بنده سپرده شد. در طی جلساتی که با کاندیداهای دورههای قبل و مدیران مختلف دورههای فیلمنامه نویسی داشتیم، به این جمع بندی رسیدیم که باید جایی وجود داشته باشند و نویسندگان جوان با نویسندگان مجرب و متخصص با طرح فیلمنامههای شان، محل تعامل و بحث و گفتگو برای به ثمر رساندن متنهای خوب باشد. همین شد که این انجمن شکل گرفت و بعدا نامش شد خانه حمایت از فیلم کودک و نوجوان. از خروجیهای این سلسله نشستها طی این سالها، خوشبختانه، دوستانی آثارشان برگزیده شده و توانستند آثار خود را برای تولید، به تهیه کننده و کارگردان ارائه دهند. این آثار از آنان خریداری شده و اکنون مراحل تولید خود را میگذرانند. اعضاء محترم خانه تاکنون توانسته اند در جشنوارههای مختلف فیلمنامه نویسی و فیلم کوتاه و بین المللی کودکان و نوجوانان بدرخشند و جوایزی کسب کنند. در جلسات این خانه که هر پانزده روز یک بار برگزار میشود، اساتید و دوستان، نقطه نظرات خود را در مورد طرح سینمایی یا فیلمنامه کوتاه دوستان بیان میکنند و مطالبی که مورد پذیرش نویسنده باشد، از طرف نویسنده در کار اعمال خواهدشد و با تلاش نویسنده و افراد خانه، آثار به تولید میرسند. از جمله، کار سرکارخانم رشیدی که اکنون به مرحله تولید رسیده است.»
Source link