اگر اقتصاد ما بسته باشد نمیتوانیم اقتصادمان را بهبود ببخشیم، فقط به وضعیت شعب ابی طالب میرویم/ پاسخگو بودن یعنی بتوان مقام مسئول را مورد سوال قرار داد یا وادار به استعفا کرد
در پانزدهمین برنامه دیدار اندیشه، با محمدرضا یوسفی اقتصاددان، استاد دانشگاه و حوزه مطرح شد
دیدارنیوزـ حسینجعفری: در پانزدهمین برنامه دیدار اندیشه با دکتر محمدرضا یوسفی اقتصاددان، استاد دانشگاه بخش دوم گفتوگو درباره “الزامات سیاسی برای انجام وعدهها و اصلاحات اقتصادی دولت” را پی گرفتیم. در بخش دوم این گفتوگو یوسفی به معضل انبوه اسناد بالادستی اشاره کرد و معتقد است وقتی اسناد بالادستی که باید اهداف اصلی را روشن کند به ده مورد و بیشتر میرسد یعنی در عمل هدفی و سندی بالا دستی نیست.
ویدیوی این گفت و گو را می توانید اینجا، یوتیوب و آپارات ببینید.
اسناد بالادستی یعنی یکی، دوتا، سه تا؛ نه ده تا! یوسفی به قانون فرزندآوری به عنوان یک مصداق خاص پرداخته و بیان میکند؛ نسبت به تاثیر سیاستهای کلان کشور بر برنامهها و اهداف بی توجه هستیم و سکوت کرده، اما با سطحی نگری تصور میکنیم با دادن وام اوضاع بهتر شود، ولی در عمل فقط هرز منابع داریم بدون آنکه به نتیجه برسیم.
این استاد دانشگاه به تاثیر مخرب فقدان احزاب پرداخته و میگوید وقتی حزب بمعنای واقعی نداشته باشیم کاندیداهای ریاست جمهوری در ابتدا وعدههایی میدهند که بر مبنای توصیههای فرد مورد وثوق شان است. اما وقتی رئیس جمهور شده و با واقعیت مواجهه میشوند، میفهمند نمیتوانند وعدهها را عملی کنند.
زیرا آن وعدهها بر مبنای کار کارشناسنی حداقلی حتی در حد یک حزب مطرح نشده و فقط بر مبنای اعتماد شخصی بر افراد خاص بوده است. در واقع قول داده شده، اما ناشدنی است و، چون ساختار ما پاسخگو نیست نمیشود یقه کسی را گرفت. پاسخگو بودن نیز بمعنای قبول خطای بزرگ توسط مقام نیست، اینکه فقط بگوید بله اشتباه کردم، اما پست را رها نمیکند یعنی پاسخگویی وجود ندارد.
پاسخگو بودن یعنی ما بعنوان نهاد مدنی بتوانیم آن مقام مسئول را مورد سوال واقع و وادار به استعفا کنیم. نه اینکه آن آدم باز هم در همان مقام بماند تا اشتباهی دیگر، پاسخگویی یعنی بتوان آن مقام را پایین کشید! جز در دولت هاشمی در سایر دولتها مقامات اقتصادی دولتها با هم اختلاف نظر داشتند و بجای هم افزایی، اقدامات هم را خنثی میکردند.
چون انتخاب اعضای اقتصادی هیات دولت بر مبنای یک طرح، فکر و برنامه جامع منسجم نبود و بصورت جزیرهای و با تکیه بر اعتماد شخصی و لابیگری انتخاب میشدند؛ و تا وقتی این ساختار وجود دارد که نظام حزبی نداریم همینگونه خواهد بود و آقای پزشکیان نیز با همین مشکلات مواجهه خواهد شد. این اقتصاد دان با اشاره به کلید واژه ” شاغلان فقیر” بیان میکند که تعداد این قشر در دوران دولت رئیسی بیشتر شد.
کسانی که شاغل اند، اما درآمدشان کفاف حداقلهای یک زندگی آبرومند را نمیدهد. توجه به آمار شاغلان فقیر تصویری روشنی از وضعیت اقتصادی کشور است. از اقدامات ضروری و فوری دولت پزشکیان برای تغییر ریل اقتصادی پرسیدیم، اینکه این اقدامات فوری فقط در حوزه اقتصاد است یا شامل حوزه سیاست هم میشود؛ و دکتر یوسفی پاسخ داد؛ اولین اقدام فوری تنش زدایی در سطح بیرونی کشور است.
نگاه دولت باید رشد محور باشد، یعنی رشد اقتصادی را هدف قرار دهد و مشخص است که رسیدن به این رشد لوازمی دارد برخی به ایجاد نظام ارتباطی با دنیا بر میگردد لذا اگر اقتصاد ما بسته باشد نمیتوانیم اقتصادمان را بهبود ببخشیم بلکه در وضعیتی قرار میگیریم که فقط نمیریم؛ وضعیت شعب ابی طالب! واضح است که هیچ کشوری با اقتصاد و روابط بسته نتوانسته سطح رفاه اش را بالا ببرد.
اقدام ضروری دیگر در مراودات بین المللی انتقال تکنولوژی و دانش فنی به داخل است و این کار مهم فقط با ایجاد ارتباط میسر است. برای اینکه رشد محور باشیم باید بخش مولد اقتصاد در حوزه صنعت و کشاورزی و … تقویت شود و یکی از اقدامات لازم برای این هدف اصلاح نظام مالیاتی برای تشویق سرمایه گذاریهای مولد است، همچنین حذف معافیتهای مالیاتی نهادها و بنگاههای اقتصادی انتصابی.
نکته مهم این بخش از گفتوگو تاکید بر این مهم بود انجام این اقدامات فوری تنها زمانی هست که با مقامات بالادستی هماهنگی صورت گرفته و اجازه کار دریافت شده باشد والا رسیدن به این اهداف ناشدنی است. از خوانندگان فرزانه دعوت میکنم این گفتوگو را از “دیدار اندیشه” مشاهده و مورد توجه قرار دهند.
Source link