اهمیت مدیریت فرهنگی در جامعه تا چه اندازه است؟
فرهنگ، یکی از مقولههای مهم در هر جامعهای است که اگر مسئولان بخشهای مختلف به آن اهمیت ندهند، بدون شک، دشمن برای ازبین بردن آن در جامعه، از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد بود. به همین دلیل، فرهنگ نبض هر جامعهای به شمار میآید که مدیریت فرهنگی درستی را میطلبد.
توجه به رهنمودهای کلیدی رهبری در مورد فرهنگ
برای دیندار شدن جامعه، تذکرات و رهنمودهای کلیدی رهبری درباره فرهنگ باید از طریق همه نخبگان، مدیران ارشد و سلسله مراتب مدیران، روحانیت و ائمه جمعه درک شود و بدنبال آن، ما باید به سرعت، استعدادهای درخشان در هر رشته را شناسایی کنیم و کلاسهای آموزشی ویژه اضطراری بگذاریم و آنها را به صورت تخصصی برای دانشگاهها، کارخانهها و… تبدیل به نظریهپردازان فرهنگی کنیم و سپس، ائمه جمعه با روش علمی و پاداش دادن به مدیران فرهنگی شروع به مطالبهگری جامعه کنند.
نکته شایان ذکر این است که منظور از مدیر فرهنگی، فقط رئیس سازمان تبلیغات و مدیر ارشاد نیست. بلکه مدیر فرهنگی، رئیس کارخانهای است که نه تنها تولید را افزایش میدهد بلکه نه تنها از دروغگویی خود پرهیز کرده، بلکه از دروغگو شدن کارگر نیز، جلوگیری میکند. در نتیجه، چنین افرادی باید از طریق نهادهای فرهنگی در استانها و شهرستانها شناسایی شوند و در رسانههای سراسری از آنها تقدیر شود.
از آنجایی که این مسئله بسیار حائز اهمیت است باید توجه کرد که میتوان مدیر کارخانه بود و کارگران را بیدین نکرد، نظام پرداخت میتواند افراد را دروغگو نکند، معماری میتواند مردم را به سمت دینداری ببرد و… که اگر این نهضت آغاز شود، درک حرف رهبری و مقدمه تمدنسازی اسلامی است و در این صورت، کار کردن در حوزه فرهنگ، مزیت محسوب میشود.
ضرورت وجود فرهنگ در بدنه دولت
حسن بنیانیان، عضو دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی درمورد اهمیت فرهنگ از نگاه رهبری و امام خمینی (ره) بیان کرد: رهبری از سال ۸۱ تلاش کرد به اعضای شورای انقلاب فرهنگی القا کند که فرهنگ چیست. یعنی رهبری کسانی را انتخاب کردهاند که درصدد آموزش به آنها بوده و گفتهاند هنگامی که کار اقتصادی انجام میدهید، به فرهنگ هم توجه کنید؛ بنابراین حضرت آقا سال ۸۱ صریحاً سوال کردند که فرهنگ باید در وزارت صنعت، کشاورزی امنیت و… مراعات و مشخص شود.
از دید حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، هر کسی که میخواهد در جمهوری اسلامی مدیریت کند چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، مسئول است که کارکردهای فرهنگی خود را بشناسد و کسانی که در حال تخریب هستند را اصلاح کند. از اینرو، هرچه این مسئولیت بزرگتر باشد، بُعد تاثیرگذاری آن نیز، بیشتر است. رئیس جمهور بعدی باید از خودش سوال کند در جریان جلسههای هیئت دولت در طول هفته، چه مدت زمانی برای حل مسائل فرهنگی اختصاص داده میشود؟
اهمیت این موضوع تا جایی است که رهبری در سال ۸۱ فرمودند مدیران در هر بخشی که کار میکنند از مدیرکل اقتصادی تا مدیران کل سازمان مالیاتی، به پیوست فرهنگی نیاز دارند.
عضو دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به مسئله مدیریت فرهنگی گفت: ما هنور مقوله فرهنگ را به عنوان علم درک نکردهایم. بخشی از این علم را باید از کشورهای دیگر یاد بگیریم و بخشی را هم که به صورت تجربه کسب کردهایم، باید به علم تبدیل کنیم.
مدیریت فرهنگی یعنی ایمان را به وجود بیاوریم به نحوی که به رفتار منتهی شود. اگر در مدرسه دخترانه اراده کنیم که ظرف شش سال، دختران فلسفه حجاب را متوجه شوند و آن را رعایت کنند و سپس، از مدرسه فارغالتحصیل شوند، اولین قدم این است که هر یک از افرادی که دم از اسلام میزنند و در عین حال، چادری هستند نه تنها باید دوستداشتنی باشند بلکه باید باسواد هم، باشند. چون این کار، به خودیِ خود میتواند گرایش به حجاب را در دختران ایجاد کند.
موضوع دیگر این است که برای دختران این سوال، مطرح شده و از آنها خواسته شود که درباره فلسفه حجاب تحقیق کنند یا درمورد زنان خارجی که مسلمان و باحجاب شدهاند، صحبت کنند. بنده این کار را انجام داده و دریافتهام که این زنان چقدر عمیق متوجه موضوع حجاب شدهاند.
خاطرهای از همسر تازه مسلمان شده یکی از مدیران
بنیانیان با ذکر خاطرهای ادامه داد: خاطرهای نقل میکنم از زمانی که با مدیران برنامه و بودجه در یک مجموعه زندگی میکردیم. چون مدتی بعد که متوجه شدم همسر یکی از این مدیران، آمریکایی است. از همسرم خواستم از او بپرسد که به دلیل ازدواج با یک مرد مسلمان، مسلمان و باحجاب شده یا قبل و بعد از آن، اینطور بوده است؟ پس از اینکه همسرم پرسیده بود، آن خانم جواب داد که اول مسلمان شده و بعد با یک مرد مسلمان ازدواج کرده است. تصمیم گرفتیم آنها را به منزلمان دعوت کنیم تا در فضایی صمیمیتر درباره تصمیم مسلمان شدن او سوال کنم.
در این مهمانی بی مقدمه گفتم میخواهم سوالاتی درباره مسلمان شدن ایشان بپرسم. این خانم در فضای سلامت نفس خود و با لهجه تعریف کرد: «پدر من از کسانی بود که دزدی میکردند. من دانشجوی تاریخ بودم و متوجه شدم که مصریها و ایرانیها، اولین تمدنهای تاریخ بودهاند. این سوال برایم پیش آمد که چرا علیرغم پیشینه تاریخی، به جای اینکه زنان را آزاد کنند، آنها را به زیر چادر بردهاند. بعد با یک دانشجوی مصری آشنا شدم که حجاب نداشت و این سوال را از او پرسیدم. جواب داد؛ از آنجا که خودم حجاب ندارم، نمیتوانم به این سوال جواب دهم، اما یک دانشجوی ایرانی باحجاب است که میتوانی از او این سوال را بپرسی. دانشجوی ایرانی هم گفت که چون در یک خانواده مذهبی رشد کرده، محجبه است و اطلاع کافی از فلسفه حجاب ندارد، اما پدر و مادرش تعدادی کتاب برایش فرستادهاند که شاید پاسخ من در آنها باشد. یکی از این کتاب ها، «نظام حقوق زن در اسلام» از علامه مطهری بود که باعث تغییر نگاه من شد. به این نتیجه رسیدم که زن انسان است و ما حق نداریم جسم او را وارد روابط کنیم و تا زمانیکه زیباست، به او اهمیت دهیم و همین که این زیبایی از دست رفت، آرام آرام به حاشیه رانده شود. برای اینکه این اتفاق نیفتد، اسلام گفته است که با حجاب وارد جامعه شود. بعد از آن، کتابهای دیگری خواندم و سپس مسلمان شدم. اولین کاری که کردم، انتخاب پوشش حجاب بود».
عضو دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: در جمهوری اسلامی، هر مسئولی در هر جایگاه و زمینهای؛ باید حداقلهای دین، فرهنگ و فرهنگسازی را فراگرفته باشد؛ در این حد که مثلاً هنگامی که شما مدیر یک کارخانه هستید و تعداد زیادی کارگر دارید، بدانید که خیلی از مسائل مربوط به علم یک روحانی و استاد دانشگاه را نمیدانید و در نتیجه، باید از یک روحانی یا یک استاد دانشگاه فاضل دعوت کنید که بیاید و به شما یاد بدهد که چگونه رفتار کنید تا کارگرانتان دروغگو نشوند و رفتار شما و مدیرانتان را اصلاح کند و اگر هم لازم است برای کارگران، برنامههای مستقیمی ترتیب دهد و ضمناً به این کارگران کمک کند که خانوادههای متدین داشته باشند. ممکن است این کارگران، فرزندان جوان و نوجوان داشته باشند و ندانند که از چه راهی آنها را متدین کنند، اما این روحانی به کمک طرحهایی که دارد، میتواند آنها را راهنمایی کند.
او بیان کرد: اگر این نهضت در همه سازمانها و کارخانههای ما شروع شود، اول، کارکردهای تخریبی را کم میکند و سپس، کارکردهای مثبت آغاز میشوند و ما میتوانیم با این مشی، جلوی تهاجم فرهنگی دشمن را بگیریم. در غیر این صورت، اگرچه با پیاده روی اربعین و اعتکاف و… میتوانیم باورهای دینی را تقویت کنیم، اما این موارد تبدیل به رفتار نخواهند شد. در نتیجه، ما در جامعه تعدادی افراد متدین بدرفتار داریم که در دیگران نسبت به دین، ایجاد نفرت میکنند؛ اتفاقی که الان در کشور افتاده است.
فرهنگ مانند هواست
بنیانیان تصریح کرد: رهبری میفرمایند که فرهنگ مانند هوا همهجا هست، مواظب باشید که این فرهنگ شما را خراب نکند.
سال ۹۲ یعنی ۳۵ سال بعد از پیروزی انقلاب، رهبری فرمودند از این تریبونهایی که در اختیار دارید، درست استفاده کنید تا نخبگان درک درستی از فرهنگ داشته باشند. فرهنگ روح یک ملت است و باید اقتصاد و سیاست ذیل فرهنگ باشد، نه فرهنگ ذیل سیاست و اقتصاد؛ بنابراین بدحجابی محصول ناکارآمدی نظام مدیریتی ماست. دشمن هم، این را میداند و به جای تخریب سازمانها، با بیحجاب کردن افراد کار خود را انجام میدهد و در مدیران فرهنگی، اجرایی و روحانیون، نوعی ناامیدی را القا میکند.
ارتباط حجاب و تحکیم خانواده
او یادآور شد: در مقوله حجاب باید بر تحکیم خانواده متمرکز شویم و آثار و برکات خانواده مطلوب را توضیح دهیم. در این صورت، به طور طبیعی زن و شوهر حس میکنند که زن باید حجاب و عفاف داشته باشد و مرد هم میداند که غیر از همسرش به کسی دیگر نگاه نکند و در این بستر است که حجاب شیرین میشود؛ بنابراین درباره مسئله حجاب باید ابتدا محور بحث ما خانواده باشد. اگر در موضع رئیس جمهور، رئیس برنامه و بودجه، مدیر سازمان تبلیغات و… باشیم باید قبل از حجاب، بر موضوع دینداری کارکنان خود کار کنیم و امروز در دانشگاههای ما، نقطه اول حجاب است.