امر به معروفونهی از منکر باید برای خدمت به مردم باشد
حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری با عنوان از علی آموز میزان عمل گفت: حضرت علی (ع) میفرماید اگر کسی را امر به معروف یا نهی از منکر میکنید باید قصدتان خدمت به او باشد.
رحیم پور بیان کرد: تحبب یعنی اظهار محبت یعنی فرد به همه بفهماند که دوستشان دارد. یعنی فرد عاشق کل بشر باشد. یعنی آدمها را رقیب خود نبیند. امام علی (ع) و قرآن میگویند همه بشر از یک خانواده هستید و با تمام این میلیاردها انسان یکی هستید، همه شما فرزندان آدم هستید، همه خواهر و برادر هستید و در قیامت در محضر یک خدا برانگیخته خواهید شد پس مراقب یکدیگر باشید.
وی در ادامه داد: حضرت امیرالمومنین علی (ع) میفرمایند؛ حتی وقتی کسی را امر به معروف و نهی از منکر میکنید باید قصدتان خدمت به او باشد. مانند کسی که درون گودال و لجن میافتد باید قصدت خدمت به آن فرد و نجات وی باشد و خدمت به جامعهای که اگر جلوی او ناایستی جامعه سقوط میکنند.
وی افزود: در بحث دیگری امام علی (ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) میفرمودند ما حتی با کسانی که میجنگیم که البته معمولا آنها جنگ را تحمیل میکنند و انبیای الهی آغاز کننده جنگ نبودند. میگفتند هدف ما خدمت به اینها است. در جنگ بدر که سران این افراد را اسیر کرده بودند یک وقتی اسرا لبخند پیامبر(ص) را دیدند و اسرا به پیامبر گفتند باید بخندید زیرا بزرگان مکه را زنجیر بستی و تبدیل به ضعفا کردی. پیامبر فرموند اشتباه کردید لبخندی که به لب من آمد نه لبخند انتقام بود و نه لبخند تحقیر شما. بلکه من میخواهم به شما خدمت کنم اما شما بر روی من شمشیر میکشید! شما را باید به زور به بهشت ببرم! هدف منخدمت به شماست!
وی گفت: اینماجرا بعد بشری و جهانی دارد.
وی درباره موضوع علمکشی در هیاتها گفت: این علمی که در هیاتها بر میدارند هیچ سند شیعه و اسلامی ندارد و اگر به عنوان یک عمل دینی انجام شود بداعت است، اما چنین کاری به عنوان حکم شرعی نیست و اگر بخواهید به نوعی اظهار ارادت کنید اشکالی ندارد.
رحیم پور ازغدی گفت: حدیث داریم که میگوید: خدایا یک کاری کن که من در فضیلتهای اخلاقی خود را زودتر به خط پایان برسانم. فضیلت یعنی حرص نزنم و حسود نباشم.
وی افزود: امیرالمومنین میفرمایند: عقل هرگز به انسان خیانت نمیکند.
وی بیان کرد: در تعبیر امیرالمومنین از پیامبر این است که رسول خدا میفرمایند: در راس العقل و عقلانیت دو چیز است. یک الایمان بالله یعنی ایمان به خدا و باور
و دیگری عقلانیت باور به خدا.
وی ادامه داد: امام خمینی (ره) میگفتند مردم تقریبا همه خدا را قبول دارند ولی به خدا اعتماد ندارند، وگرنه در دنیا خیلی کم هستند کسانی که خیلی قاطع بگویند اصلا خدا نیست و ما خدا را قبول نداریم. امام میگفت راست میگویند و ما فطرتا این هستیم، اما به خدا اعتماد نداریم. یعنی علاقه به خدا هست، اما اعتقاد و یقین به خدا نیست.
وی مطرح کرد: از تصمیمهای ما مشخص میشود که ما یقین و اعتماد به خدا نداریم وگرنه این صفاتی که ما در نماز چندین بار میگوییم خدا رحمان، رحیم، مالک الیوم الدین و… است پس چرا ما رفتار دیگری داریم! پس معلوم میشود خودمان هم اجمالا چنین حرفهایی را میگوییم، اما خودمان هم باور نداریم برای اینکه سبک زندگی جور دیگری است.
رحیم پور گفت: در حدیثی که از پیامبر اکرم (ص) و امام رضا (ع) روایت شده است بیان شده؛ عقلانیت در راس خود ایمان به خدا است و این جواب کسانی است که نزاع عقل و دین میاندازند که عقل یا ایمان. ایمان به خدا و عقلانیت در خداشناسی و معرفت شناسیای که امیرالمومنین مطرح میکنند اینها لایکفن هستند. نه اینکه عقل یک طرف است و ایمان به خدا در طرفی دیگر. اصلا انسان با عقل به ایمان خدا میرسد. ایمان عقلانی است و این عقل است که ایمان را توضیح میدهد منتهی نه هر ایمانی و هر خدایی و البته نه خدا به شکل خاص.
وی گفت: همچنین درباره عشق و میل عاطفی به نزدیکانمان خلاف عقلانیت نیست.
وی ادامهداد: بعد از ایمان به خدا در راس عقلانیت عشق به مردم است. در عبارتی دیگر داریم؛ راس العقل بعد از ایمانُ عزوجل… نه اینکه مردم را دوست داشته باشی بلکه تحبب یعنی اظهار محبت یعنی به همه بفهمانی که دوستشان داری، یعنی عاشق کل بشر باشد. آدمها را رقیب خود نبیند و همه را برادر، دوست و خانواده خود ببیند. مگر قرآن نمیگوید همه شما از یک خانواده هستید. همه شما برادر و خواهر هستید و همه شما فرزندان آدم و حوا هستید و خدای شما یکی است و همه شما در روز قیامت در محضر یک خدا برانگیخته خواهید شد، مراقب همدیگر باشید.
وی افزود: خب این یعنی عقلانیت را در مورد اول با ایمان به خدا گره میزنند. یعنی عقل میگوید خدا و ایمان به اوست که عقلانی است.
وی ادامه داد: در مورد دوم التحب من الناس نه فقط مومن و شیعه و مسلمان یعنی همه شیعه را دوست داشته باشند و به آنها بفهمانند که دوست دارند و عاشق همه شما هستند. حتی آن فرد گمراه را.
وی درباره جنگ با دشمنان گفت: در جنگ با دشمن این نیست که ما آدمهای بیشتر را بکشیم. در جنگهایی که پیش آمد میگفتند از صبح شروع نکنید که طلفات جنگی زیاد نشود. زیرا وقتی از صبح جنگ آغاز شود تا پایان روز طلفات بسیاری داریم.
رحیم پور بیان کرد: رسول خدا میفرمایند که آرزو نکنید که حتی در جنگ دشمنان بیشتری کشته شوند. زیرا هدف ما نجات بشر است. حتی نجات آنها. ما مجبور به جنگ و درگیری با کسانی که حرف گوش نمیکنند میشویم. جواب منطق منطق است و جواب منطق شمشیر نیست بلکه جواب شمشیر شمشیر است. کسانی که اهل منطق نیستند و اخلاقی عمل نمیکنند پس شمشیر میکشند.
وی تاکید کرد: حضرت امیر(ع) میفرمایند در همه موارد با عقلاتان مشورت کنید. این تعبیر حضرت امیر است؛ عقل به شما خیانت نمیکند. نفس به شما خیانت میکند. هر کجا که پلیدی و زشتی است شما داوری را به عقل نسپاردید و شما با هوستان پیش میروید. یعنی شما به دنبال خواستههای خود هستید و هرکجا که دنبال چنین باشی ما خیانت و جنایت میکنیم اما عقلت هیچگاه به تو نمیگوید که برای مثال بمب میکروبی در جامعه بزنید. کدام استدلال عقلانی و برهانی به تو چنین میگوید که حق داری بمب اتمی بزنی؟ حق داری مردم غزه را بکشی؟ سه هزار زن و بچه را بکشی؟ کدام عقل به تو این را میگوید؟ عقل نه دعوت به ظلم، نه دعوت به خشونت، نه دعوت به خیانت میکند. اینها عقل نیست و اینها نفس است. انسان دوستی و بشر دوستی اقتضای عقل امیرالمونین است.
وی گفت: بنابر این به لحاظ انسانی عقلانیت اخلاق و زیبایی انسانی و جهانی است و در این منطق معنا دارد. در یک تعبیر دیگری امیرالمومنین(ع) میفرمایند: اگر به شما بگویمد عاقل ترین شخص کیست؟ کسی که بیشترین مدارا را با مردم میکند از دیگران عاقل تر است. یعنی اصل با مدارا است.
وی بیان کرد: امام علی(ع) میفرمایند: اکثر مردم نمیخواهند عمدا بد باشند، بلکه ضعیف و جاهل هستند و خود را تربیت ندادند و تقوا ندارند و ضعیف هستند و از کارهایی که میکنند خودشان خوششان نمیآید لذا باید با چنین افرادی مدارا کنیم. سطوح و موقعیت آدم ها با یکدیگر فرق میکند.