شاهنامه واقعیت است یا افسانه؟
۰۷:۰۱ – ۱۰ شهريور ۱۴۰۳
محمد رسولی، شاهنامهپژوه درمورد کتاب شاهنامه فردوسی و مطالب آن بیان کرد: اولین سوال این است که شاهنامه چیست؟ و این سوال به ظاهر ساده بسیار مهم و کلیدی و اساسی است چراکه تا ما متوجه نشویم شاهنامه چیست، نمیتوانیم به درستی، به موضوعات مطرح شده در آن پی ببریم.
او ادامه داد: پرسش شاهنامه چیست؟ کلید اساسی ورود به محتوای شاهنامه است. زیرا شاهنامه روایت تاریخ ایران است و درواقع، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی در برگیرندهی تاریخ ایران از آغاز تشکیل دولت و ملت در ایران تا پایان دوره ساسانیان است و منظور از آغاز تشکیل دولت و ملت در ایران، یعنی از زمان کیومرث تا پایان دوران ساسانیان در شاهنامه بیان شده است که طول این مدت، ۸ هزار و ۵۰۰ سال میشود.
این شاهنامهپژوه گفت: تاریخ ایران را از آغاز تا به امروز، میتوان به ۳ دوره تقسیم کرد. دوره اول؛ از آغاز تا پیش از مادهاست که از این دوران به عنوان دوران کهن نام برده میشود. دوره دوم، از مادها تا پایان ساسانیان است که این دوران هم، دوران باستان نامیده میشود و دوران سوم را میتوان دوران نو یا تازه نام برد که گاهی به نام دوران اسلامی از آن یاد میشود؛ یعنی دورهای که هم اکنون در آن قرار داریم.
وی افزود: شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی در برگیرندهی تاریخ آن دو دورهی اول و دوم است. یعنی دوران کهن و باستان.
رسولی مطرح کرد: دوران اول که کهن نامیده میشوند حدود ۵ هزار و ۳۰۰ سال است و دوره دوم، یعنی عهد باستان؛ در یکهزار و پانصد سال آن، تاریخ در شاهنامه آمده است.
او عنوان کرد: نکتهای که بین دوران کهن و عهد باستان وجود دارد مقطع زمانی گمشده در تاریخ است که به همین دلیل، در شاهنامه فردوسی نیامده است. اما باید بدانیم شاهنامه، روایت تاریخ ایران در دوران کهن و باستان است؛ بنابراین وقتی شاهنامه میخوانیم با رویدادهای این دو مقطع زمانی روبرو هستیم.
این شاهنامهپژوه یادآور شد: شاید برای افراد این سوال پیش بیاید که اگر همه آنچه در شاهنامه نوشته شده، تاریخ محض است چرا مطالب شاهنامه یا برخی از موجودات مورد اشاره در شاهنامه با زندگی واقعی آدمی تطبیق ندارند؟ مثلاً گفته میشود فلان شخص ۴ سال پادشاهی کرد یا این که سیمرغ با انسان سخن گفته است. پاسخ این است که اینها دارای رمز و اشاراتی هستند که در جای خود باید به آنها پرداخته شود.
او در پایان تصریح کرد: حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز به این مهم اشاره میکند که برخی از جاهای شاهنامه که با ظاهر امر تطابق ندارند باید رمزگشایی شوند و درواقع، همه شاهنامه واقعی است و هیچ بخش آن افسانه نیست.