تندروها به کارنامه «ظریف» توجهی ندارند
دیدارنیوز: این روزها برخی از نمایندههای تندرو در مجلس شورای اسلامی به هر بهانهای به محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور حمله میکنند اما به کارنامه او در ایران توجهی ندارند.
صادق زیباکلام در صفحه اجتماعی خود نوشت: «از دید انقلابیون تندرو، ۴۶ سال کارنامۀ ظریف در وزارت خارجه اهمیتی ندارد. مهم این است که فرزندانش یکوقت خدایناکرده دوتابعیتی نباشند.
من اصل این ایراد را قبول دارم که مهاجرت فرزندان نظام به غربی که برخی پدرانشان ۴۶ سال است آن را به عنوان سمبل پلیدی محکوم کردهاند، از نظر اخلاقی نادرست است. اگر هم که این مهاجرت با سوء استفاده از امکانات دولتی صورت گرفته باشد، که جدای از اخلاق، پای قانون هم به میان میآید. به عبارت دیگر، خیلی شایسته نیست غربی که به زعم مسئولین نظام «لانۀ فساد» است، مأمن فرزندان و بعضاً خود آنان بشود.
اما این یک روی سکه است. روی دیگر آن است که آیا فرزند یکی از مسئولین انقلابی نظام از این حق برخوردار نیست که اگر خواسته باشد، همچون سایر ایرانیان بتواند در غرب زندگی کند؟ پاسخ مخالفین نظام و رسانههای فارسیزبان بهاین پرسش آن است که خیر، نمیتواند. آنها حتی دولتهای غربی را سرزنش میکنند که چرا به این افراد اجازۀ اقامت داده و خواهان اخراج وابستگان نظام از این کشورها هستند. اما پاسخ «جان لاک»، پدر دمکراسی مدرن به این سؤال، مغایر با مخالفین نظام است. او معتقد است که هر انسانی از یکسری حقوق برخوردار است که هیچ قدرتی و حکومتی نمیتواند مانع از تحقق این حقوق شود. او «حق انتخاب محل زندگی» را از جملۀ این حقوق میداند.
جدای از رویکرد اپوزیسیون با فرزندان مسئولین نظام، که مغایر با موازین اولیۀ دمکراسی است، نگاه تندروهای انقلابی هم به موضوع خالی از اشکال نیست. آنها دو سال پیش در مجلس تصویب کردند که به کسانی که فرزندان و بستگانشان دو تابعیتی هستند، سمتهای مهم دولتی نمیبایستی واگذار شود. ظاهراً بهاستناد این قانون بود که حجتالاسلام حمید رسایی، خواهان برکناری ظریف میشود؛ چون فرزندان ایشان از تابعیت آمریکا برخوردارند. بهعبارت دیگر، اینکه عملکرد ظریف در ۴۶ سالی که مصدر حساسترین سمتهای دستگاه دیپلماسی کشور بوده، چندان اهمیت ندارد. مهم این است که آیا فرزندانشان، که سی – چهل سال پیش که ایشان در آمریکا خدمت میکردهاند، متولد شدهاند، از تابعیت آن کشور برخوردار هستند یا خیر؟ بر چه اساسی و بر مبنای کدام متر و معیاری، اگر فرزند مسئولی در غرب زندگی کند، او شایستگی کمتری دارد از مسئولی که فرزندانش در ایران زندگی میکنند؟ آیا آمار نشان داده که احتمال خیانت و تبانی گروه اول بیشتر از گروه دوم است؟ اساساً اگر فرزندان یا سایر بستگان مسئولی، به هر دلیلی خواسته باشند از کشور مهاجرت نمایند، آیا شرع، عرف یا قانون این حق را بهایشان واگذار کرده که مانع شوند؟»
Source link